Perdic | studio audience | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 28 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	studio audience U	تماشاچیکهدرزمانضبطبرنامهتلویزیونیحضوردارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	audience U	حضار شنوندگان
	audience U	اجازه حضور
	audience U	پیامگیران
	audience U	شنودگان
	audience U	حضار مستمعین
	audience U	ملاقات رسمی
	audience U	بار
	studio U	پیشه گاه
	studio U	استودیو
	studio U	اتاق کار
	studio U	کارگاه کارخانه
	studio U	هنرکده
	studio U	کارگاه هنری
	studio U	اطاق مطالعه
	studio U	استودیو اطاق کار
	target audience U	افراد مورد نظر
	pre audience U	ترتیب تقدم صحبت اصحاب دعوی در محکمه
	target audience U	جماعت هدف تبلیغات
	target audience U	گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
	dance studio U	آموزشگاهرقص- رقاصخانه
	studio floor U	زمیناستدیو
	photographer's studio U	عکاس خانه
	photographer studio U	عکاسخانه
	painter's studio U	نقاشخانه
	He holds the attention of his audience. U	شنوندگانش را جذب می کند
	artist's workshop studio U	کارگاه هنری
	His speech gripped the television viewers ( audience ). U	سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد

Recent search history

Forum search