Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
storage device
U
دستگاه انبارش
storage device
U
دستگاه ذخیره
storage device
U
دستگاه ذخیره سازی
storage device
U
انباره
storage device
U
دستگاه انباره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
data storage device
U
دستگاه ذخیره داده
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
mass storage device
U
دستگاه تل انبارش
mass storage device
U
دستگاه انبوه ذخیره
secondary storage device
U
دستگاه حافظه ثانوی
sequential storage device
U
دستگاه انباره ترتیبی
Other Matches
device
U
دستگاه
device
U
ماشین یا وسیله کارا
device
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device
U
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
v , device
U
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
device
U
چاشنی
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
device name
U
نام دستگاه
device
U
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device
U
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device
U
شیوه
device
U
دستگاه اسباب وسیله
device
U
تجهیزات
device
U
اپارات
device
U
فزاره
device
U
خارضامن
device
U
عامل
device
U
ضامن
device
U
وسیله
device
U
ابزار
device
U
اسباب
device
U
شعار دستگاه
device
U
اختراع
device
U
تمهید
device
U
الت
device
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
U
PRN برای پورت چاپگر
device
U
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device
U
وسیله جانبی
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
U
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device
U
حیله
electroreceptive device
U
وسیله برقی
point device
U
بی عیب
point device
U
کاملا راست
point device
U
بسیار درست
send only device
U
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
peripheral device
U
دستگاه جنبی
device cluster
U
گروه دستگاه
device code
U
کد دستگاه
pointing device
U
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
pointing device
U
دستگاه اشاره گر
sequential device
U
دستگاه ترتیبی
sighting device
U
وسیله نشانه روی
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
semiconductor device
U
دستگاه نیمه هادی
safety device
U
خارضامن
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
clamping device
U
وسایل قید و بست
pull device
U
عامل کششی
combination device
U
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
pull device
U
ماسوره کشش مین
pressure device
U
عامل فشاری مین
communication device
U
دستگاه ارتباطی
pressure device
U
ماسوره فشاری
safety device
U
دستگاه ضامن
device dependent
U
وابسته به دستگاه
dressing device
U
دستگاه مستقیم کنی
output device
U
دستگاه خروجی
nonohmic device
U
دستگاه غیر اهمی
mapping device
U
دستگاه نگاشت
microcoding device
U
دستگاه ریزبرنامه نویسی
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
MCI device
U
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
logic device
U
دستگاه منطقی
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
ignition device
U
وسیله احتراق
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
firing device
U
ماسوره مین
firing device
U
عامل منفجرکننده
firing device
U
ماسوره
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
display device
U
دستگاه نمایش
overcurrent device
U
دستگاه حفافت
device driver
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver
U
محرک دستگاه
device driver
U
برنامه راه اندازی دستگاه
device flag
U
پرچم دستگاه
device handler
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device independence
U
مستقل از دستگاه
device independence
U
استقلال دستگاه
input device
U
دستگاه ورودی
device number
U
شماره دستگاه
device status
U
وضعیت دستگاه
passive device
U
دستگاه منفعل
discrete device
U
دستگاه گسسته
overload device
U
فیوز گرمایی
gripping device
U
متعلقات گیره و بست
active device
U
دستگاه کنشی
antirecovery device
U
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
locking device
U
ابزار
antisweep device
U
ضامن ضد مین روبی
antisweep device
U
ضامن ضد جمع اوری مین
antiwatching device
U
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
synchronous device
U
دستگاه همزمان
fastening device
U
پوچگیره
antifriction device
U
مکانیسم ضد اصطکاک
active device
U
دستگاه فعال
analog device
U
دستگاه قیاسی
analog device
U
دستگاه انالوگ
safety device
U
ضامن
anticountermining device
U
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
physical device
U
ابزار مادی
antifriction device
U
وسیله ضد اصطکاک
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
synchronous device
U
دستگاه همگام
warning device
U
وسیلههشدار
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
bending device
U
کج گیر
military device
U
اسباب ارتشی
binary device
U
دستگاه دو حالته
bistable device
U
دستگاه دوپایا
spooling device
U
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
audio device
U
دستگاه سمعی
timing device
U
وسیله
timing device
U
ساعتی
lifting device
U
ابزار بالا بر
So dont try to device yourself .
U
سعی نکن خودت را گول بزنی
To take someone in . to device ( fool ) someone .
U
کسی را گول زدن
metal detecting device
U
دستگاه فلزیاب
graphic input device
U
دستگاه ورودی گرافیکی
output
[of a circuit or device]
U
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
optical recognition device
U
دستگاه تشخیص نوری
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
air navigation device
U
دستگاههدایتهوایی
head cleaning device
U
وسیله هد پاک کن
high lift device
U
وسایل برای زیاد
firing pull device
U
ماسوره کششی مین
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
input output device
U
دستگاه ورودی و خروجی
installable device driver
U
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
graphic output device
U
دستگاه خروجی گرافیکی
metal detection device
U
دستگاه فلزیاب
pipe bending device
U
لوله خمکن
control panel device
U
ابزار تابلوی کنترل
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
audio response device
U
دستگاه جواب دهنده سمعی
voice operated device
U
دستگاه با کار افت صدایی
automatic steering device
U
سکان خودکار
charge coupled device
U
حافظه با اطلاعات چرخان
charge coupled device
U
اسباب تزویج علامت
charge coupled device
U
دستگاه توام با بار
charge coupled device
U
دستگاه بار جفت شده
cartridge actuated device
U
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
sequential access device
U
دستگاه با دستیابی ترتیبی
positional protection device
U
دستگاه حفافت درگاه
solid state device
U
دستگاه حالت جامد
anti-skating device
U
دستگاهضدلفزش
acoustic resonance device
U
دستگاه همنوایی صوتی
coupling guide device
U
دستگاهحافظاتصال
time delay device
U
دستگاه تاخیردار
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
peripheral device port
U
قسمتاصلیتنظیماتمحیط
data preparation device
U
دستگاه اماده سازی داده
slat tilt device
U
وسیلهسرازیریمیله
data entry device
U
دستگاه داده دهی
current consuming device
U
وسیله برقی
unit record device
U
دستگاه ضبط واحد
device media control language
U
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
improvised explosive device
[IED]
U
بمب دست ساز
industrial data collection device
U
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
colour hard copy device
U
اسباب نسخه چاپی رنگی
enhanced system device interface
U
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
storage
U
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
U
انباره
storage
U
دیسک برای ذخیره داده
storage
U
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
U
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
U
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
U
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
U
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
U
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
U
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
U
مشابه 9641
storage
U
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
U
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
U
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
U
ذخیره سازی
storage
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
U
می نیست
storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com