English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stock yard U حیاط طویله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rolling stock cleaning yard U میلهچرخندهتمیزکنندهحیاط
Other Matches
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard U میله وصل به دکل برای بادبان
yard U واحد طول معادل 4419/0متر
yard U لایه
yard U حیاط
yard U حیاط محوطه
yard U محصورکردن
yard U بازوی افقی دکل ناو
yard U واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
yard U انبار کردن
yard U یارد
yard U محوطه یا میدان
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
scotland yard U اداره کاراگاهی لندن
receiving yard U محوطهدریافتی
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
brick yard U اجرپز خانه
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
farm-yard U حیاط مزرعه
yard stick U خط کش [ابزار]
court yard U حیاط
scotland yard U اسکاتلند یارد
kale yard U سیزیکاری نویسندگان داستانهایی loohcs Kailyard ...
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
tan yard U دباغ خانه
ship yard U محل کشتی سازی
ship yard U کارخانه کشتی سازی
dock yard U محوطه لنگرگاه
farm yard U حیاط کشت زار
farm yard U حیاط مزرعه
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
five yard line U خط داخلی و موازی خط کناری
ten yard U خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
tilting yard U میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
scotland yard U اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
contractors yard U واحد ساختمانی
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard man U متصدی محوطه
yard man U مهترگاو
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
kale yard U کلم زار
yard goods U اجناس ذرعی
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
four yard line U خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
yard stick U خط کش تاشو [ابزار]
yard stick U متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
dock yard U محوطه بارانداز
back yard U حیاط خلوت
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
twentyfive yard line U خط 52 یاردی موازی خط پایانی
classification yard line U دو راهی
stock U مواشی پیوندگیر
stock U نیا
stock U :حاضر
stock U موجود
stock U دم دست
stock U درانبار
stock U اماده
stock-still U بی جنبش
stock U انبارکردن
stock U ذخیره کردن
stock U سهم
stock U پایه دسته ریشه
stock U قنداق تفنگ
stock U ته ساقه
stock-still U بی حرکت
out of stock;ex stock U از موجودی یاذخیره
stock U سهام سرمایه
stock still U بی جنبش
stock still U بی حرکت
stock U : مایه
stock U به موجودی افزودن
stock U ذخیره
stock U موجودی موجودی کالا
stock U کنده
to have in stock U موجود داشتن
to take stock of U برانداز کردن
stock U تنه
stock U انباشته انباره
stock U مال التجاره
stock U سهام
stock U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock U دسته چوب ماهیگیری
stock U عادی ازلحاظ مدل
stock U جوراب ساق بلند
stock U ذخیره اولیه
stock U موجودی کالا ذخیره
stock U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock U دودمان
stock U جامع نسب
stock U دسته حدیده
stock U ماده اولیه
stock U موجودی ذخیره
stock U موجودی انبار
stock U بدنه رنده
stock U موجودی
stock U انبار
out of stock <adj.> U غیر موجودی کالا [در انبار]
take stock of <idiom> U شمردن فرصتها
stock U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock U اماد ذخیره
stock U ذخیره ذخیره کردن
stock U دسته ابزار و اسلحه
stock U میله لنگر
in stock <idiom> U روی بورس
take stock <idiom> U جمع بندی کردن
stock control U کنترل موجودی انبار
stock control U کنترل ذخیره انبار
stock company U شرکت سهامی
stock control U کنترل موجودی
stock check U کنترل موجودی
stock clerk U انباردار
preferred stock U سهم ممتاز
stock audit U حسابرسی موجودی
stock funds U اعتبار خریدنقدی
stock funds U اعتبار نقدی اماد
stock exchnge U بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock exchnge U بورس
safety stock U موجودی تضمینی
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
stock control U کنترل وسفارش موجودی انبار
stock bottle U شیشه ذخیره
stock certificate U گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
reserve stock U موجودی ذخیره
spares stock U موجودی لوازم یدکی
raw stock U موجودی مواد خام
safety stock U موجودی ذخیره انبار
service stock U امادرزمی
preferred stock U سهام ممتازه
reserve stock U اماد ذخیره
service stock U اماد و کالاهای جنگی
stock accounting U حسابداری موجودی
stock accounting U حساب کالاهای موجود
stock broker U دلال بورس
stock broker U کارگزار بورس
stock broker U دلال سهام
seed stock U ذخیره بذرکاشتنی
stock account U حساب موجودی
stock and die U دسته حدیده و حدیده
stock adjustment U تطبیق موجودی
stock adjustment U تعدیل موجودی
seed stock U نیروی ذخیره
laughing stock U مایهی خنده
stock in trade U لوازم وابزار کار فوت وفن
warehouse stock U موجودی انبار
valuation of stock U ارزیابی موجودی
treasury stock U سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
to i. one's capital in stock U سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
surplus stock U موجودی مازاد
surplus stock U موجودی اضافی
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
laughing stock U مضحکه
laughing stock U مورد تمسخر
stock pot U قابلمهگود
outside [stock exchange] <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
stock exchange U بورس اوراق بهادار
stock exchange U بورس سهام
take stock in (usually negative) <idiom> U باورداشتن
We dont have it in stock . U این جنس موجود نیست ( نداریم )
vine stock U نیایبرگمو
stock valuation U ارزیابی موجودی
stock trading U خرید و فروش سهام
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
stock number U شماره فنی جنس
stock level U سطح ذخیره انبار
stock level U سطح انبار
stock jobbing U سفته بازی
stock jobbery U سفته بازی
stock jobber U محتکر سهام دلال سهام
stock jobber U سفته باز
stock in trade U مال التجاره
stock in trade U موجودی کالای مغازه
stock holder U سهامدار
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
stock piling U انبار کردن
stock piling U ذخیره نمودن
stock taking U رسیدگی به موجودی
stock solution U محلول ذخیره
stock shears U قیچی پادار
stock saddle U نوعی زین
stock room U انبار کالا
stock room U انبار
stock requisition U تقاضا جهت کالا
stock requisition U درخواست کالا
stock record U سابقه موجودی
stock piling U ذخیره کردن در انبار
stock holder U صاحب سهم
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
common stock U سهام معمولی شرکت
closed stock U اجناس انبارشده ثابت
closed stock U اجناس ذخیره
claimant stock U انبار امانی
claimant stock U ذخایر امانی
capital stock U اورده
capital stock U حجم سرمایه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com