Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sticky wicket
U
زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sticky
U
چسبنده
sticky
U
چسبناک کردن
sticky
U
چسبناک
sticky
U
دشوار سخت
sticky charge
U
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
sticky fingers
<idiom>
U
عادت به دزدیدن داشتن
sticky slag
U
سرباره چسبناک
sticky slag
U
شلاکه چسبناک
have sticky fingers
<idiom>
U
دزد بودن
sticky charge
U
خرج چسبنده
take a wicket
U
سوزاندن توپزن کریکت
wicket
U
دروازه کوچک
wicket
U
در
wicket
U
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket
U
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wicket
U
چوگان
wicket
U
دریچه حلقه
She came to grief . She came to a sticky end.
U
عاقبت بخیر نشد
leg before wicket
U
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
wicket gate
U
دهانهدریچه
wicket-keepers
U
عقبدار
wicket-keepers
U
دروازهبان
wicket-keeper
U
عقبدار
wicket-keeper
U
دروازهبان
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com