English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stern post U ستون پاشنه ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by the stern U قایق سربالا در اب
stern way U واپس روی
by the stern U از طرف پاشنه ناو
stern U عقب قایق
stern U پاشنه
stern U سخت و محکم شدید
stern U پاشنه ناو
stern U کشتیدم
stern U عقب کشتی
stern U سخت گیر
stern U سخت ومحکم
stern U عبوس
stern chase U تعاقب کشتی فراری
stern attack U تک نزولی ازسمت عقب
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
from stem to stern U ازیک سربسر دیگر
stern discipline U انضباط سخت و محکم
stern fast U طناب پاشنه قایق
stern hook U نفر پاشنه قایق
stern ward U بطرف عقب کشتی
stern wheeler U کشتی دارای پروانه درعقب
transom stern U پاشنه تخت
transom stern U پاشنه صاف
stern wards U بطرف عقب کشتی
trim by stern U aft trim
stern tube U لوله اژدر پاشنه ناو
stern rope U طناب پاشنه
stern rope U طناب شماره شش
stern wheeler U پاروزن عقب کشتی
To strike an a attitude . To put on a stern look . U قیافه گرفتن
first post U شیپور خبر شبانه
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U ستون
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U پست کردن
post- U دیرک ستون
post- U تیر
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
ex post U واقعی
ex post U به اعتبار گذشته
ex post U بوقوع پیوسته
ex post U عملی
the post has come U پست وارد شد
last post U شیپور خاموشی
last post U شیپورعزا
the post has come U پست امد
the post has come U پست رسید
out post U نگهبان
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
out post U نگهبانی
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
to post up U تکمیل کردن
post- U تیرعمودی
post- U جرز
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U پاسگاه
post U پست نظامی
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post U ارسال سریع پست کردن
post U عجله
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U پست
post U صندوق پست تعجیل
post U سیستم پستی پستخانه
post U بسته پستی
post U مجموعه پستی
post- U چاپار
post U مقام مسئولیت
post U شغل
post U اگهی کردن اعلان کردن
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post U تیرعمودی
post U پست کردن
post U دیرک ستون
post U تیر
post U جرز
post U چوب تقویت
post U مربوط به پست
post U گماردن نگهبان قرار دادن
post U محل ماموریت موضع
post U پادگان قرارگاه
post U پایگاه
post U ستون
post U بدیوار زدن
post- U نامه رسان پستچی
post- U بسته پستی
post- U پاسگاه
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post- U محل ماموریت موضع
post- U پادگان قرارگاه
post- U پایگاه
post U نامه رسان پستچی
post U چاپار
post U پست
post- U مجموعه پستی
post- U بدیوار زدن
post- U مقام مسئولیت
post- U پست نظامی
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U عجله
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U صندوق پست تعجیل
post- U چوب تقویت
post- U مربوط به پست
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U شغل
post property U اموال پادگان
post road U جاده پستی
post road U جاده چاپارخانه دار
post processing U پس پردازی
post haste U بسرعت شتاب فراوان
post test U پس ازمون
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post processing U پس پردازش
post restante U پست رستان
post processor U پس پرداز
post script U SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post strike U بعد از تک هوایی
post restante U پست رستانت
post strike U بعد از اجرای تک
post race U مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post property U اموال پادگانی
post processor U پس پردارنده
post glacial U وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post meridiem U پس از نصف النهار
post parade U رژه اسبها تا محل شروع
post paid U که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order U حواله پستی
post oral U پشت دهنی
sentry post U پاسگاه
post of duty U پاسگاه
post obit U قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial U بعد از ازدواج
post multiplication U پس ضرب
post mortem U پس از واقعه
post mortem U پس از مرگ
post meridiem U بعداز فهر
post meridian U بعد از فهر
post matter U محمولات پستی
post glacial U تازه
post haste U با شتاب فراوان
post obit U بعد ازفوت
post hoc U پس از این
post horse U اسب چاپاری
post hostilities U بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities U بعداز خاتمه مخاصمات
post indexing U شاخص گذاری بعدی
post position U محل اسب در شروع
post indexing U فهرست سازی بعدی
post juvenal U بعد از جوانی
post matter U چیزهای پستی
post mortem U پس از واقع
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
newel post U تیرعمودیپایهنرده
corner-post U [پایه ایستاده در سنگ نبش]
finishing post U پستانتهایی
distance post U قرارگاهمحلمسابقه
centre post U قسمتبدونآرایش
post-war U پس از جنگ
post-industrial U فراصنعتی
post-industrial U پسصنعتی
post-boxes U صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post U تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
post binder U پوشهپوستی
post lantern U فانوسخیابان
post mill U آسیابنصبشده
king-post U شاه تیر
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post U تیر عمودی
door-post U [تیر عمودی در]
crown-post U تیرک عمودی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting U پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
staging post U محلآمادهسازی
border post U ساختمانمرزبانی
ring post U لبهزمینبوکس
winning post U تیر مقصد
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
rotational post U شغل در چرخش
rotational post U شغل نوبتی
relay post U پست رابط پست واسطه
relay post U پست رابط ستون
railing post U میله نرده
quota post U پست دایمی
quota post U شغل دایمی
queen post U عصا
post union U اتحاد پستی بین المللی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com