Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stepped flashing
U
درزپوش پلکانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashing
U
کاهش حوزه مغناطیسی
flashing over
U
جهش جرقه
flashing
U
درز پوش
flashing light
U
چراغ چشمک زن
chimney flashing
U
درزبندی دودکش
eaves flashing
U
اب بندی لب بند
flashing light
U
نور چشمک زن
quick flashing light
U
چشمک زن تند
interrupted flashing light
U
چراغ چشمک زن منقطع
group flashing light
U
چشمک زن دستهای
interrupted quick flashing light
U
چشمک زن تند مقطع
stepped-up
U
تسریع شده
He just stepped out.
U
او
[مرد]
همین الان رفت به بیرون.
stepped
U
پله دار
stepped-up
U
تشدیدشده
stepped up
U
تشدیدشده
stepped up
U
تسریع شده
goose-stepped
U
رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
She stepped on my foot .
U
پایم را لگه کرد
stepped up separation
U
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
stepped thread
U
کولاس پیچی ناقص
stepped thread
U
پیچ ناقص کولاس
stepped platform
U
صفحه پله دار
stepped fall
U
ابشار پلکانی
stepped drop
U
شیبشکن پلکانی
goose-stepped
U
قدم اهسته
stepped motor
U
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
The professor stepped into the classroom.
U
استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com