English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
statue of liberty U مجسمه ازادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
statue of liberty play U بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
Other Matches
statue U تندیس
statue U پیکر سازی
statue U تمثال
statue U هیکل پیکر
statue U مجسمه
statue U پیکره
statue law U قانون یا قوانین
statue mile U میل قانونی 0825
the statue was well niched U مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
to unveil a statue U ایین گشایش
to unveil a statue U مجسمهای رابعمل اوردن
location of the statue U پیکرهیموقعیت
The unveil a statue. U پرده ساعت 8 شب بالامی رود
antique statue U مجسمه عتیقه
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
to be at liberty U ازاد بودن
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
at liberty U مجاز
liberty U مرخصی 84 ساعته
liberty U حریت
liberty U فاعل مختاری
liberty U اجازه
liberty U اختیار
liberty U ازادی
to set at liberty U ازاد کردن
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
the champion of liberty U سنگ بسینه زن ازادی
the champion of liberty U مدافع ازادی
dispossess of liberty U سلب حریت
civil liberty U ازادی مدنی
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
liberty men U افراد مرخصی
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
liberty of the press U ازادی مطبوعات
liberty party U حزب ازادی
liberty party U حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
liberty pole U چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
nurse of liberty U پرورشگاه یا مهد ازادی
to set at liberty U رها کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com