English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
stability operations U عملیات ارام سازی
stability operations U عملیات تامین ثبات داخلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stability U دوام
stability U شدت
stability U استحکام مقاومت
stability U استقرار
stability U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
stability U محکم بودن
stability U ثبات
stability U پایایی پایداری
stability U استواری
stability U پایداری
stability U امنیت داخلی ثبات سیاسی
stability U تعادل
stability U ثبات داخلی
stability U به حال تعادل دراوردن
stability U عملیات ارام سازی
stability U استواری استحکام
operations U نحوه استفاده ازدستگاهها
f.of operations U حوزه عملیات
operations U عملیات
marital stability U استواری زناشویی
emotional stability U استواری هیجانی
economic stability U ثبات اقتصادی
dynamic stability U تعادل پویا
directional stability U پایداری سمتی
directional stability U پایداری جهشی
dimensional stability U ثبات اندازه
dimensional stability U ثبات فرم
stability of slope U پایداری ترانشه
optical stability U پایداری نوری
frequency stability U پایداری فرکانس
neutral stability U پایداری بی تفاوت
longitudinal stability U پایداری طولی
neutral stability U پایداری خنثی
lateral stability U پایداری عرضی
kinetic stability U پایداری سینتیکی
kinetic stability U پایداری جنبشی
elastic stability U پایداری ارتجاعی
occupational stability U ثبات شغلی
negative stability U پایداری منفی
inherent stability U پایداری ماندگار
stability under load U تعادل زیر بار
stability unloaded U تعادل بی بار
price stability U تثبیت قیمت
stability of an emulsion U پایداری امولسیون
stability analysis U تحلیل ثبات
stability calculation U حساب پایداری
stability coefficient U ضریب استواری
stability conditions U شرایط ثبات
structrual stability U استحکام ساختمانی
structrual stability U ثبات ساختمانی
static stability U پایداری استاتیک
stability constant U ثابت پایداری
stability of an emulsion U ثبات امولسیون
spiral stability U پایداری چرخشی
speed stability U پایداری سرعت
voltage stability U ثبات ولتاژ
price stability U ثبات قیمت
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
thermodynamic stability U پایداری ترمودینامیکی
air stability U وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
theater of operations U صحنه عملیات
terminal operations U عملیات اسکلهای
night operations U عملیات شبانه
operations analysis U تجزیه و تحلیل عملیات
terminal operations U عملیات بارانداز
over the beach operations U عملیات کرانهای
operations room U centre combatinformation: syn
operations code U کد عملیاتی
over the beach operations U عملیات ساحلی
psychological operations U عملیات روانی
operations room U اتاق عملیات
operations research U تحقیق در عملیات
operations research U تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operations personal U پرسنل عملیات
radiological operations U عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
operations detachment U عنصرعملیات رسد عملیات
operations detachment U قسمت مسئول عملیات
operations code U رمز عملیاتی
Military operations. U عملیات نظامی
air operations U عملیات هوایی
concept of operations U روش اجرای عملیات
concept of operations U تدبیر عملیات
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
combat operations U مرکز عملیات رزمی
clearing operations U عملیات پاک کردن مین
clearing operations U عملیات مین روبی
chemical operations U عملیات شیمیایی
building operations U عملیات ساختمانی
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations U پایگاه عملیات
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
airmobile operations U عملیات متحرک هوایی
airmobile operations U عملیات هوارو
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
air operations U میز ردنگاری هوایی
continuity of operations U مداومت عملیات
continuity of operations U تسلسل عملیات
logical operations U عملیات منطقی
flight operations U عملیات پرواز
denial operations U عملیات ممانعتی
concrete operations U عملیات عینی
maritime operations U عملیات دریایی یا ناوگانی
deputy for operations U معاونت عملیات
denial operations U عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
joint operations U عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
covert operations U عملیات پنهانی
covert operations U عملیات مخفی
formal operations U عملیات صوری
negative static stability U ناپایداری ایستای منفی
open market operations U عملیات بازار ازاد
air ground operations U عملیات مشترک زمینی وهوایی
air area operations U عملیات منطقه هوایی
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
Counter – espionage operations k. U عملیات ضد جاسوسی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
the four basic arithmetic operations U چهار عمل اصلی [ریاضی]
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
joint amphibious operations U عملیات مشترک اب خاکی
computer operations manager U مدیر عملیات کامپیوتر
data transfer operations U عملیات انتقال داده
chief of naval operations U فرمانده عملیات دریایی
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
black market operations U عملیات بازار سیاه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
assistant chief of staff, g (operations U رکن سوم اداره سوم
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
vehicle used for migrant-smuggling operations U خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com