English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
special session U جلسه فوق العاده
special session U جلسه مخصوص
special session U نشست ویژه
special session U نشست فوق العاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in session U منعقد
session U جلسه
session U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
session U لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
session U نشست
session U مجلس
session U دوره تحصیلی
session U دوره
session U دوره انعقاد اجلاس
jam session U اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
bull session U جلسه محاوره ومرور
petty session U دادگاه سیار
private session U جلسه غیر علنی
public session U جلسه علنی
quarter session U محاکمی که چهار بار در سال تشکیل می شوند این محاکم صلاحیت رسیدگی به جرایمی را که شخص ممکن است به علت ارتکاب انها به اعدام یاحبس ابد محکوم شود ندارند
session musician U موزیسینیکهمتعلقبهگروهخاصینیست
photo session U مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
to hold a session U جلسه منعقد کردن
holding a session U اجلاس
parliamentary session U دوره اجلاسیه مجلس
designating a session U اجلاسیه
court session U جلسه دادگاه
the house went into secret session U مجلس جلسه سری
the house went into secret session U تشکیل داد
special <adj.> U خاص
special U خاص
special U ویژه
special U مخصوص
special U مخصوصا
special U استثنایی
special U حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special U مخصوص خاص
special U حرف غیر عادی در یک نوشتار
special <adj.> U ویژه
special <adj.> U علاوه
special <adj.> U اضافه
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special U سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special tribunal U دادگاه اختصاصی
special team U تیم ذخیره ها
special symbol U نماد ویژه
special symbol U نماد خاص
special staff U ستاداختصاصی
special staff U ستاد تخصصی
special purpose U خاص منظوره
special purpose U تک منظوره
special purpose U یک منظوره
special relativity U نسبیت خصوصی
special school U اموزشگاه استثنایی
special services U خدمات مخصوص
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special sheaf U مروحه مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special verdict U رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
as a special exception <adv.> U استثنأ
as a special exception <adv.> U بطور استثناء
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
Are there any special fares? U آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
a special menu U صورت غذای مخصوص
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special effect U جلوههایویژه
Special Branch U سازمانپلیسبریتانیا
special mark U علامتمخصوص
special effects U تروکاژ
special effects U جلوههای ویژه
special weapons U جنگ افزارهای ویژه
special weapons U جنگ افزار مخصوص
special verdict U تصمیم ویژه
special vertict U رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special delivery U پست سفارشی
special case U مورد ویژه
special case U مورد خاص یااستثنایی
special character U ویژه
special character U دخشه ویژه
special character U علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts U عقود معینه
special contracts U منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special corrections U تصحیحات مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special deposits U سپردههای ویژه
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special bastard U حرامزاده ویژه
extra special U فوق العاده
extra special U ویژه
extra special U مخصوص
Paste Special U درج یک شی خاص
Paste Special U در یک متن
special ability U توانایی اختصاصی
special administration U اداره قسمت خاصی از ترکه
special agent U وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special agreement U قرارداد ویژه
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
special area U منطقه پرواز مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
special drawing right U حق برداشت ویژه
special jury U هیئت منصفه مخصوص
special majority U اکثریت خاص
special property U مالکیت خاص
special olympics U المپیک افراد استثنایی
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
special party U گروه ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
special passport U پاسپورت مخصوص
special plea U دفاع خاص
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special registrant U دفتر ثبت نام مخصوص
special duty U کار ویژه
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special character U دخشه
special education U اموزش و پرورش استثنایی
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special weight race U مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
I must make a special note of that. U من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special interest group U گروه
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
digital video special effects U نمایشمخصوصعددیعوامل
Every man is made for a special job. <proverb> U هر کس را بهر کارى ساختند .
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com