Perdic | special interest group | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	special interest group U	گروه
	special interest group U	که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	special interest groups U	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
	interest group U	علایقگروهی
	special U	خاص
	special U	مخصوص
	special U	مخصوصا
	special U	استثنایی
	special <adj.> U	ویژه
	special U	ویژه
	special <adj.> U	خاص
	special <adj.> U	علاوه
	special U	حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
	special U	حرف غیر عادی در یک نوشتار
	special U	سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
	special U	مخصوص خاص
	special <adj.> U	اضافه
	special U	آنچه متفاوت یا غیر عادی است
	special pleading U	علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
	special property U	مالکیت خاص
	special purpose U	یک منظوره
	special purpose U	خاص منظوره
	special purpose U	تک منظوره
	special registrant U	دفتر ثبت نام مخصوص
	special relativity U	نسبیت خصوصی
	special school U	اموزشگاه استثنایی
	special services U	خدمات مخصوص
	special services U	یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
	special session U	جلسه فوق العاده
	special weapons U	جنگ افزار مخصوص
	special vertict U	رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
	special verdict U	تصمیم ویژه
	special verdict U	رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
	special troops U	یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
	special troops U	یکانهای مخصوص
	special tribunal U	دادگاه اختصاصی
	special team U	تیم ذخیره ها
	special symbol U	نماد خاص
	special symbol U	نماد ویژه
	special staff U	ستاداختصاصی
	special staff U	ستاد تخصصی
	special sheaf U	مروحه مخصوص
	special session U	جلسه مخصوص
	special weapons U	جنگ افزارهای ویژه
	special pleader U	متخصص تهیه لوایح دفاعی
	special character U	علامت ویژه کاراکتر مخصوص
	special character U	دخشه ویژه
	special character U	ویژه
	special character U	دخشه
	special case U	مورد خاص یااستثنایی
	special case U	مورد ویژه
	special bastard U	هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
	special bastard U	حرامزاده ویژه
	extra special U	فوق العاده
	extra special U	ویژه
	extra special U	مخصوص
	special area U	منطقه پرواز مخصوص
	special agreement U	قرارداد ویژه
	special agent U	وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
	special administration U	اداره قسمت خاصی از ترکه
	special ability U	توانایی اختصاصی
	Paste Special U	در یک متن
	special contracts U	عقود معینه
	special contracts U	منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
	special corrections U	تصحیحات مخصوص
	special plea U	دفاع خاص
	special passport U	پاسپورت مخصوص
	special passport U	پاسپورت ویژه
	special party U	گروه ویژه
	special operations U	عملیات مخصوص یا ویژه
	special olympics U	المپیک افراد استثنایی
	special majority U	اکثریت خاص
	special jury U	هیئت منصفه مخصوص
	special handling U	ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
	special forces U	نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
	special education U	اموزش و پرورش استثنایی
	special duty U	کار ویژه
	special drawing right U	حق برداشت ویژه
	special drawing right U	حق برداشت مخصوص
	special deposits U	سپردههای ویژه
	special degration U	نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
	special damage U	خسارت مخصوص
	Paste Special U	درج یک شی خاص
	special mark U	علامتمخصوص
	special delivery U	پست سفارشی
	Special Branch U	سازمانپلیسبریتانیا
	special effect U	جلوههایویژه
	as a special exception <adv.> U	بطور استثناء
	Are there any special fares? U	آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
	special session U	نشست فوق العاده
	Do you have any special rates? U	آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
	a special menu U	صورت غذای مخصوص
	special session U	نشست ویژه
	special forces U	نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
	as a special exception <adv.> U	استثنأ
	special ammunition U	مهمات مخصوص یا ویژه
	special effects U	تروکاژ
	special effects U	جلوههای ویژه
	I must make a special note of that. U	من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
	special drawing rights U	این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
	special weight race U	مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
	special acceptance of a bill of U	قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
	special purpose computer U	کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
	special theory of relativity U	نظریه نسبیت خصوصی
	special libraries association U	انجمن کتابخانههای مخصوص
	special drawing rights U	حق برداشت ویژه
	interest U	توجه نظر
	interest U	سهیم کردن
	interest U	ربح
	interest U	فرع
	interest U	سود
	interest U	سودیا بهره
	interest U	نفع
	interest U	رغبت
	interest U	علاقه
	self interest U	غرض شخصی
	self interest U	نفع شخصی
	i do it in your interest U	به خاطر شما این کار رامیکنم
	own best interest U	صلاح
	it is of interest to me U	برای من سودمند است
	it is of interest to me U	من در ان علاقه مندم
	interest on interest U	ربح در ربح
	i take no interest in that U	هیچ بدان دلبستگی ندارم هیچ از ان خوشم نمیاید
	interest U	بر سر میل اوردن
	interest U	ذینفع کردن
	interest U	علاقمند کردن
	interest U	علاقه .
	interest U	دلبستگی
	interest U	سود مصلحت
	interest U	تنزیل
	interest U	بهره
	in one's best interest U	به صلاح خود شخصی
	interest on interest U	ربح مرکب
	the interest of it is gone U	دیگر خوش مزگی یا تازگی ندارد
	the interest of it is gone U	مزه اش رفت
	self-interest U	نفع شخصی
	It is of no interest to me at all. U	من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
	at % interest U	با بهره 21 درصد
	interest U	سهم [قسمت]
	to have an interest [in] U	سهم داشتن [شریک بودن] [در]
	interest U	بهره [اقتصاد]
	of no interest U	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
	interest U	مصلحت
	interest U	اهمیت [مهم ] [جالب]
	Every man is made for a special job. <proverb> U	هر کس را بهر کارى ساختند .
	Can I go earlier today, just as a special exception? U	اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
	special purpose programming language U	زبان برنامه نویسی تک منظوره
	digital video special effects U	نمایشمخصوصعددیعوامل
	legal interest U	بهره قانونی
	legal interest U	ربح قانونی
	loan interest U	بهره وام
	compound interest U	ربح مرکب
	moneyed interest U	پول داران
	the iron interest U	کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
	personal interest U	نفع شخصی
	primary interest U	مسئولیت اصلی
	the iron interest U	کسانی که در اهن کار می کنند
	to lose interest U	بی میل شدن
	interest blank U	برگ رغبت سنج
	interest for delay U	بهره دیرکرد
	interest inventory U	پرسشنامه رغبت سنج
	pure interest U	بهره خالص
	vested in interest U	واگذاری حق انتفاع موجل
	to lose interest U	جلب توجه نکردن
	interest profit U	عایدی حاصل از بهره
	interest rate U	نرخ بهره
	primary interest U	هدف توجه اصلی
	principal and interest U	اصل پول و بهره
	profound interest U	دلبستگی زیاد
	rate of interest U	نرخ بهره
	reversionary interest U	حق انتفاع موجل از مال غیر
	point of interest U	نقطهبهره
	interest-free U	وام بدونبهره
	May be I can interest you in this issue . U	شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
	Principal and interest . U	مایه وسود
	vital interest U	مصلحت حیاتی
	You have piqued my interest in ... U	تو من را به ... علاقه مند کردی.
	rat of interest U	نرخ ربح
	rat of interest U	نرخ بهره
	profound interest U	میل مفرط
	public interest U	منافع عمومی
	public interest U	نفع عمومی
	public interest U	منافع عامه
	that point was of p interest U	ان نکته جالبیست ویژهای داشت
	pure interest U	منافع خالص
	pure interest U	سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
	put out to interest U	به بهره گذاشتن
	questionof interest U	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
	high interest U	بهره سنگین
	conflict of interest U	تضاد منافع
	declaration of interest U	اعلام بهره
	default interest U	بهره معوق
	bank interest U	بهره بانکی
	economic interest U	منافع اقتصادی
	simple interest U	سود پول بر اساس سال 063 روزه
	accrued interest	بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
	accrued interest U	بهره متعلقه
	vested interest U	منافع مقرره
	contractual interest U	بهره کل وامی که وام گیرنده باید به وام دهنده بپردازد
	simple interest U	سود ساده
	compound interest U	بهره مرکب
	interest groups U	گروههای ذینفع