English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
south east asia treaty organization U مان در بانکوک است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
south-east U جنوب شرق
south east U جنوب شرق
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east U سوی جنوب خاور
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
south east U در جنوب خاور
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization U انگلستان
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
North Atlantic Treaty Organization U ناتو
north atlantic treaty organization (nato U سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
north atlantic treaty organization (nato U پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
Asia U قارهء اسیا
asia minor U اسیای صغیر
high asia U قسمت بلند و مرکزی امریکا
east <adj.> U خاور
east <adj.> U شرق
Far East U خاور دور
to the east of U بطرف مشرق
east U خاور مشرق
the near east U خاورنزدیکی
east U بسوی خاوررفتن
east U شرق خاورگرایی
Near East U خاور نزدیک
east <adj.> U مشرق
Near East U خاور نزدیک [جغرافیا]
Far East U شرقاقصی
south U جنوبی
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
south <adj.> U جنوب
south U جنوب
south U بسوی جنوب نیم روز
east elevation U نمای غربی
east end U قسمت شرقی لندن
east indiams U هندشرقی
Middle East U سرزمین های میان خاور نزدیک East Near و خاور دور East Far
north-east U شمال شرق
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
it lies on the east of U است
it lies on the east of U در خاور واقع
Middle East U خاورمیانه
north east U شمال خاور
north east U شمال شرق شمال شرقی
north east U در شمال خاور
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south western U جنوب غربی
the south pole U قطب جنوب
south westerly U جنوب باختری
south eastern U جنوب خاوری
south west U در جنوب باختر
South Africa آفریقای جنوبی
south easterly U جنوب خاوری
south west U جنوب باختر جنوب غربی
south west U جنوب غرب
south easterly U سوی جنوب خاور
south wards U بسوی جنوب
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
south eastern U جنوب شرقی
south west U سوی جنوب باختر
south-western U جنوب غربی
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south-eastern U جنوب شرقی
South Pole U قطب جنوب
south-west U جنوب غرب
South Korea U کرهجنوبی
south western U جنوب باختری
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
East cardinal mark U علامتترتیبیشرطی
East reflector deployment U تبدیلستونبهصفمنعکسکنندهشرقی
to lie east and west U شرقی غربی
the run of the hills is east U تپه ها سوی خاورامتداد دارند
south american revolution U انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
South cardinal mark U علامتترتیبیجنوبی
south america revolution U america south
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
in treaty U مشغول مذاکره و عقد پیمان
treaty U قرارداد
treaty U عهد نامه
treaty U قرار داد پیمان نامه
treaty U معاهده
treaty U پیمان
treaty U عهدنامه
treaty U موافقت نامه
treaty U قرارداد پیمان نظامی
peace treaty U معاهده صلح
preamble of a treaty U مقدمه معاهده
prolongation of treaty U تمدید مدت معاهده
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
promulgation of treaty U اعلام مفاد معاهده
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
rio treaty U معاهده ریو
treaty of friendship U عهدنامه مودت
treaty of friendship U قرارداددوستی
termination of the treaty U انقضا مدت معاهده
treaty port U بندر پیمانی
versailles treaty U گردید
warsaw treaty U پیمان ورشو
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
termination of the treaty U فسخ معاهده
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
treaty duty U حق متعارف گمرکی
denunciation of treaty U الغاء معاهده
conclusion of a treaty U عقد معاهده
locarno treaty U پیمان لوکارنو
locarno treaty U پیمان منعقدبین المان
locarno treaty U انگلستان
open treaty U معاهده باز
private treaty U معامله خصوصی
approval to the treaty U معاهدهای را تصویب کردن
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
conclusion of a treaty U انعقاد معاهده
interpertation of a treaty U تفسیر معاهده
frontier treaty U معاهده مرزی
denunciation of treaty U اعلان
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
dunkrik treaty U پیمان دونکرک
locarno treaty U ایتالیا
dunkrik treaty U معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
bilateral treaty U معاهده یا معاهدات دو جانبه
denunciation of treaty U نقض معاهده
construction of a treaty U تفسیر معاهده
excess cover treaty U قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
quota share treaty U قرار سهمیه بندی
organization U یکان قسمت
self organization U سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization U سازمان بندی
organization U تشکیلات
organization U سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization U تشکیلات سازماندهی
organization U سازمان
organization U ترتیب
data organization U سازمان داده ها
coliform organization U کلی باسیل
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
visual organization U سازمان دیداری
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
charity organization U سازمان خیریه
task organization U سازمان برای رزم
beach organization U یکان ساحلی
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
task organization U سازمان رزمی
organization chart U لوحه سازمان
labor organization U سازمان کارگری
organization of the ground U سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
social organization U سازمان اجتماعی
organization scheme U نمودار سازمانی
organization chart U نمودار سازمانی
nonprofit organization U سازمان غیرانتفاعی
nonprofit organization U سازمان غیر انتفاعی
organization control U کنترل سازمانی
sensory organization U سازمان حسی
economic organization U سازمان اقتصادی
file organization U سازمان فایل
file organization U سازمان پرونده
organization chart U نمودارسازمان یکان
planning organization U سازمان برنامه
table of organization U جدول سازمان
social security organization U سازمان تامین اجتماعی
Our organization is just standing on its own feet. U تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
Organization of American States U سازمان دول امریکایی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
united nations organization U سازمان ملل متحد
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
data set organization U سازماندهی مجموعه داده ها
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
food and agricultural organization U سازمان خواروبار وکشاورزی
Organization of Petroleum Exporting Countries U سازمانصادرکنندگاننفتخام
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
China denies militarizing South China Sea. U چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
north north east U میان شمال و شمال خاور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com