English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
source data automation U خودکاری داده منبع
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data source U منبع داده
source data U دادههای منبع
automation U بطور خودکار کارکردن
automation U خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
automation U خودکاری
automation U دستگاه تنظیم خودکار
automation U کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
automation U خودکار کردن
automation U ماشینی شدن تولید
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
automation U اتوماسیون خودکار
automation U خودکار سازی
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
automation U اتوماسیون
automation U افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
library automation U خودکارسازی کتابخانه
office automation U خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
design automation U طراحی به طور خودکار
design automation U خودکاری در طراحی
source U نقط ه اصلی یا شروع
source U نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
second source U منبع دوم
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
source U مایه مبداء
source U منشاء
source U مبداء
source U ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
source U ماخذ
source U چشمه
source U سرچشمه
source U منبع
source U منبع منشاء
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
source U نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
source U منبع برق
source U مجموعه پانچ کارتها که حاوی کد اصلی برنامه است
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
source U خصوصیت برخی bridge ها که
source U روش
source U که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
source U در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
source document U سند منبع
source disk U دیسک مبداء
source document U سند اصلی
source language U زبان منبع
source listing U لیست برداری منبع
source listing U لیست منبع
source of power U منبع قدرت
source of power U منبع انرژی
source program U برنامه منبع
source program U برنامه مبداء
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
source language U زبان اصلی
source file U فایل مبدا
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer U کامپیوتر منبع
line source U منبع خطی منبع شبکه
message source U منشاء پیام
message source U منبع پیام
line source U منبع خطی شکل
lighting source U منبع روشنایی
light source U منبع نور
information source U منبع اطلاعات
image source U منبع تصویر
discrete source U چشمههای مجزا
neutron source U منبع نوترون
source code U کد مبداء
source code U کد منبع
radiation source U منبع تشعشع
radio source U چشمه شبه اختری
radio source U چشمه اخترواره
quasistellar source U چشمه شبه اختری
quasistellar source U چشمه اخترواره
power source U منبع قدرت
excitation source U منبع برانگیختگی
x ray source U منبع اشعه رونتگن
welding source U منبع جریان جوش
voltage source U منبع الکتریسیته
voltage source U منبع فشار الکتریکی
voltage source U منبع ولتاژ
incandescent source U منبع ملتهب
voltage source U منبع قدرت
It is a source lf pride . U مایه افتخار است
source register U ثبات منبع
source routine U روال منبع
source trait U ویژگی پایه
extirpate the source of dispute U قلع ماده نزاع
basic source of food U منابعاولیهغذا
low frequency source U منبع فرکانس پایین
light source colour U رنگ منبع نور
Water must be stopped at its source . <proverb> U آب را از سر بند باید بست .
The water is turbid from its source . <proverb> U آب از سر چشمه گل آلود است .
data U سوابق دانسته ها
data U داده ها
data U ارقام
data U سوابق عناصر داده ها
data U مختصات
data U دادههای اماری
known data U عناصر تیرمعلوم
known data U عناصر معلوم
data name U نام داده
data U داده
data U اطلاعات
t data U دادههای ازمون
data value U مقدار داده
data U مفروضات
data structure U ساختار داده ها
data structure U ساختمان داده ها
data structures U ساختارهای داده
data sheet U ورق داده ها صفحه داده ها
data stream U مسیل یا نهر داده
data table U جدول داده ها
data termianl U پایانه دادهای
data terminal U ترمینال داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data retrieval U بازیابی داده ها
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data section U بخش داده ها
data sheet U برگ داده ها
data sharing U اشتراک داده
data statement U حکم دادهای
data stream U سیر داده
data set U مجموعه داده ها
data set name U نام مجموعه داده ها
data set U ترتیب داده
data strike U چاهک داده ها
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data structure U ساخت داده ها
data security U امنیت داده ها
data set U دادگان
data register U ثبات داده ها
data organization U سازمان داده ها
data origination U اساس داده
data origination U سرچشمه داده ها
data origination U سر منشاء داده ها
data packet U منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet U نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter U رسام داده ها
data plotter U رسم کننده داده ها
data modification U اصلاح داده ها
data modem U modem
data manipulation U دستکاری داده ها
data mask U نقاب داده ها
data medium U داده رسان
data medium U رسانه داده ها
data mile U میل دریایی
data mile U میل
data model U مدل داده
data point U نقطه داده
data preparation U داده امایی
data recorder U داده نگار
data recorder U ضباط داده ها
data recording U داده نگاری
data recording U ضبط داده ها
data reduction U داده کاهی
data reduction U تقلیل داده ها
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy U حشو داده ها
data record U رکورد داده ها
data rate U میزان داده
data preparation U امایش داده ها
data privacy U محرمانه بودن داده ها
data processor U داده پرداز
data processor U پردازنده داده ها
data protection U حفافت داده ها
data pulse U ضربان داده
data rate U نرخ
data redundancy U زائد بودن داده ها
symbolic data U داده سمبلیک
raw data U دادههای خام
data hold U ذخیرهاطلاعات
data panel U دکمهاطلاعات
quantitative data U دادههای کمی
qualitative data U دادههای کیفی
hunger for data U میل شدید به داده ها
output data U داده خروجی
original data U داده اصلی
ordnance data U اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordinal data U داده ترتیبی یا وصفی
objective data U دادههای واقعی
objective data U دادههای عینی
numeric data U دادههای عددی
numeric data U داده عددی
raw data U دادههای اولیه
raw data U ارقام خام
technical data U اطلاعات فنی
technical data U عوامل فنی
test data U دادههای ازماینده
test data U دادههای ازمایشی
tidal data U دادههای کشندی
transaction data U دادههای تراکنشی
transmitted data U دادههای مخابره شده
transmitted data U دادههای ارسال شده
serial data U داده سری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com