English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
solid state cartridge U کارتریج حالت جامد
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
solid state U حالت جامد
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
solid-state U مربوط به وسایل نیمه هادی
solid-state U وسیله ذخیره حافظه با وضعیت ساکن
solid state U نیمه هادی
solid state circuitry U مدارات حالت جامد
solid state physics U فیزیک حالت جامد
solid-state laser U لیزر حالت جامد [فیزیک]
solid state diffusion U پخش حالت جامد
solid state component U مولفهء حالت جامد
solid state device U دستگاه حالت جامد
national [state, federal state] <adj.> U دولتی
national [state, federal state] <adj.> U حکومتی
cartridge U درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge U ایبدن چاپگر در یک کارتریج بسته
cartridge U دیسک سخت قابل جابجایی
cartridge U کاست قابل حمل حاوی دیسک یا نوار یا برنامه یاداده
cartridge U جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
cartridge U فشنگ
cartridge U گلوله
cartridge U کارتریج
cartridge U پیکاپ گرامافون
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge U فیوز فشنگی
cartridge U بخش متصل
cartridge U کارتریجی که حاوی داده ذخیره شده است
cartridge U که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
cartridge U قاب نوار
cartridge (rifle) U گلولهتفنگ
cartridge (shotgun) U گلولهتفنگشکاری
cartridge chamber U گلولهفشنگ
cartridge drive U درایوفشنگی
cartridge film U فیلمفشنگی
cartridge mixer U اجزایشیرآب
cartridge stem U ساقهکارتریج
game cartridge U محلورودیبازی
dummy cartridge U فشنگ مشقی
dummy cartridge U فشنگ اموزشی
cartridge belt U نوار فشنگ
rom cartridge U ROکارتریج
tape cartridge U کارتریج نوار
ribbon cartridge U کارتریج نوار
phone cartridge U پیکاپ گرامافون
toner cartridge U کارتریج جوهر
fuse cartridge U فشنگ فیوز
emergency cartridge U کارتریج اضطراری
magnetic cartridge U پیکاپ مغناطیسی
cartridge case U پوکه فشنگ
cartridge heater U گرم کن فشنگی
cartridge box U خشاب فشنگ
cartridge box U جعبه فشنگ
cartridge case U پوکه
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
cartridge font U فونت کارتریج
cartridge fuse U فیوز فشنگی
cartridge belt U فانوسقه
cartridge shell U بدنه پوکه
cartridge paper U کاغذ مخصوصنقاشی
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
cartridge starter U سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
magnetic tape cartridge U کارتریج نوار مغناطیسی
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
knife-blade cartridge fuse U فیوزفشنگیتیغهدار
solid U بدن [کالبد]
solid U ثابت
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solid U چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid U تن
solid U قابل اطمینان
solid U تنه
solid looking U دارای قیافه جامد وبیروح
solid U توپر
solid U جسم [بدن]
solid U یک پارچه
solid U منجمد سخت
solid U بسته
solid U ناب
solid U قوی خالص
solid U استوار
solid U محکم
solid U سه بعدی
solid U مکعب
solid U ماده جامد سفت
solid U ز جسم
solid U جامد
solid U یکسان فضائی
solid U سخت پا
solid U یکپارچه
solid U توپر سخت محکم
solid U مکعب حجمی
solid U دج
solid U پر
solid U توپر نیرومند
solid U سخت
solid U تیمی با بازیگران خوب
solid partition U جداگر یکپارچه
solid shaft U محور توپر
solid angle U زاویه فضایی
solid body U جسم سخت
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
solid floor U کف زیر بر
solid propellant U سوخت جامد
solid sodding U پوشش یکدست چمنی
solid solution U محلول جامد
This is a very solid car. U این اتوموبیل خیلی محکم است
solid color U رنگ یکدست
Seven solid years. U هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
solid dam U سد بی دررو
solid dike U اب بند
solid door U لنگه در توپر
solid geometry U هندسه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
solid jet U فوران پر
solid line U خط پر
It must have a solid foundation. U اساس کار باید محکم باشد
solid solution U کریستال مخلوط
solid figure U بدن [کالبد]
solid fuel U سوخت جامد
solid support U تکیه گاه جامد
solid figure U تنه
solid figure U جسم [بدن]
solid figure U تن
crystalin solid U جامد متبلور
monoatomic solid U جامد تک اتمی
solid geometry U هندسه سه بعدی
color solid U سه بعدی رنگ نما
solid wire U سیم تک رشته
solid shot U ساچمهخالص
of solid build U خوش بنیه
solid dam U سد کور
regular solid U کثیرالاضلاع پنج ضلعی منظم
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
gas solid chromatography U کروماتوگرافی گاز- جامد
solid rubber tyre U لاستیککائوچوییسفت
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
solid-rocket booster U راکدثابتبالارونده
solid-shade dyeing U یکدست و همرنگ
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
solid-shade dyeing U رنگرزی یکنواخت
Iranian goods are usally solid. U جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
the state U effusion seminal causedby cleanness ofجنابت
to be in a state of a U بیم داشتن
to be in a state of a U هراسان بودن
to be in a state of f. U پیوسته درتغییربودن
state U حالت
to keep state U شان یا مقام خودراحفظ کردن
to keep state U خود را گرفتن
two state U دو حالتی
state U افهار داشتن افهارکردن
state U مقام ورتبه
state U جزء به جزء شرح دادن
state U سیاسی رسمی وضع
state U تعیین کردن حال
state U دولتی
state U کیفیت
state U دولت
state U دولتی حالت
state U کشور
state U کشوری
state U ایالت
state U جمهوری کشور
state U ملت
state U دولت استان
state U ایالت کشوری
state U چگونگی
state U ابهت
state- U تعیین کردن حال
state- U جزء به جزء شرح دادن
state- U دولت استان
state- U مقام ورتبه
state- U ابهت
state- U توضیح دادن
state- U تعیین کردن وقرار دادن
state- U حال
state- U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
state U وضعیت
state- U مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
corresponding state U حالت متنافر
state- U کیفیت
state- U دولت
state- U کشور
state- U ایالت کشوری
state- U دولتی
state- U حالت
state- U افهار داشتن افهارکردن
state- U چگونگی
state- U سیاسی رسمی وضع
state U وضعیت چیزی
state U مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
state U حال
state- U دولتی حالت
state U افهار کردن وتصریح کردن
state U توضیح دادن
state- U کشوری
state- U ملت
state- U ایالت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com