English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
solid partition U جداگر یکپارچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
partition U تقسیم افراز کردن
partition U فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition U تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partition U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partition U بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partition U ناحیه
partition U قسمت
partition U بخش
partition U جزء بندی کردن
partition U قسمت کردن
partition U جدار افراز
partition U تیغه
partition U دیواره
partition U وسیله یا اسباب تفکیک
partition U حد فاصل
partition U اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition U تفکیک کردن
partition U جدا کردن جزء بندی کردن
partition U دیوار
partition U جداگر تیغهای
partition U دیوار تیغه
partition U حایل
partition U افراز
partition wall U تیغه
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
partition wall U دیوار تیغه
partition of an estste U افراز یک ملت
partition of an estate U افراز ملک
partition function U تابع تقسیم
partition coefficient U ضریب توزیع ضریب تقسیم
partition coefficient U K :symb
frame partition U تیغه تیرپایهای
frame partition U جداگر سازه دار
disk partition U پارتیشن دیسک
partition chromatography U کروماتوگرافی تقسیمی
frame partition U تیغه قالبی
voluntary partition U افراز با رضایت یا سازش طرفین
load bearing partition U تیغه باربر
load bearing partition U جداگر باربر
load-bearing partition U تیغه بابر
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solid U چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid U تن
solid U بدن [کالبد]
solid looking U دارای قیافه جامد وبیروح
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid U تنه
solid U جسم [بدن]
solid U بسته
solid U دج
solid U قابل اطمینان
solid U توپر نیرومند
solid U مکعب حجمی
solid U یک پارچه
solid U ماده جامد سفت
solid U سخت
solid U مکعب
solid U سه بعدی
solid U محکم
solid U استوار
solid U قوی خالص
solid U ناب
solid U منجمد سخت
solid U توپر سخت محکم
solid U یکپارچه
solid U جامد
solid U توپر
solid U پر
solid U تیمی با بازیگران خوب
solid U ثابت
solid U ز جسم
solid U سخت پا
solid U یکسان فضائی
solid state U نیمه هادی
solid support U تکیه گاه جامد
solid figure U تن
solid state U حالت جامد
solid wire U سیم تک رشته
solid figure U تنه
solid shot U ساچمهخالص
solid figure U بدن [کالبد]
solid figure U جسم [بدن]
solid fuel U سوخت جامد
This is a very solid car. U این اتوموبیل خیلی محکم است
Seven solid years. U هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
It must have a solid foundation. U اساس کار باید محکم باشد
solid solution U کریستال مخلوط
solid solution U محلول جامد
monoatomic solid U جامد تک اتمی
solid geometry U هندسه سه بعدی
of solid build U خوش بنیه
solid floor U کف زیر بر
color solid U سه بعدی رنگ نما
solid door U لنگه در توپر
regular solid U کثیرالاضلاع پنج ضلعی منظم
solid dam U سد بی دررو
solid dam U سد کور
solid color U رنگ یکدست
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
solid angle U زاویه فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
crystalin solid U جامد متبلور
solid sodding U پوشش یکدست چمنی
solid shaft U محور توپر
solid propellant U سوخت جامد
solid line U خط پر
solid dike U اب بند
solid body U جسم سخت
solid jet U فوران پر
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
solid-state U وسیله ذخیره حافظه با وضعیت ساکن
solid-state U مربوط به وسایل نیمه هادی
solid state circuitry U مدارات حالت جامد
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
gas solid chromatography U کروماتوگرافی گاز- جامد
solid-state laser U لیزر حالت جامد [فیزیک]
solid-shade dyeing U یکدست و همرنگ
solid state component U مولفهء حالت جامد
solid state device U دستگاه حالت جامد
solid state diffusion U پخش حالت جامد
solid state physics U فیزیک حالت جامد
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
solid rubber tyre U لاستیککائوچوییسفت
solid-rocket booster U راکدثابتبالارونده
solid state cartridge U کارتریج حالت جامد
solid-shade dyeing U رنگرزی یکنواخت
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
Iranian goods are usally solid. U جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com