Perdic | soft page break | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	soft page break U	قطع صفحه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	forced page break U	قطع اجباری صفحه
	bad page break U	قطع یا مکث نامناسب صفحه
	page U	اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
	page U	چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	page U	کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
	page U	جهت لبه بلند یک ورق کاغذ
	page U	وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
	page U	ورق کاغذ
	page U	حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
	page U	صفحه
	page three U	زنانجوانیکهسینههایخودرابرایبرانگیختناحساساتجنسیدرمجلاتنمایشمیدهند
	page three U	ازدستهعکسهایجنسی
	page U	گوه چوبی
	page U	تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
	page U	پسر بچه
	page U	طول صفحه
	page U	ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
	page U	حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
	page U	نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
	page U	نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود
	page U	کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
	page U	با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
	page U	نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
	page U	2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
	page U	1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
	page U	عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
	page U	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
	page U	خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
	page U	پادو
	page U	صفحات را نمره گذاری کردن
	page in U	فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
	to be on the same page <idiom> U	همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
	page out U	فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
	page U	صفحه برگ
	f.of a page U	پائین صفحه
	f.of a page U	ته صفحه
	to be on the same page <idiom> U	به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
	page of bonour U	لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
	page fault U	خرابی صفحه
	page maker U	برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
	page frame U	قاب صفحه
	front page U	سرصفحه
	home page U	باز کردن صفحهای از وب سایت
	off page connector U	اتصال دهنده برون صفحهای
	page boundary U	مرز صفحه
	page density U	چگالی صفحه
	page fault U	نقص صفحه
	This page owner U	دارنده این برگه
	page frame U	قالب صفحه
	lead in page U	صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
	front page U	مطالب سرصفحه یا سرمقاله
	front-page U	سرصفحه
	page orientation U	موقعیت صفحه
	title page U	صفحه عنوان کتاب
	page printer U	چاپگر صفحهای
	shadow page U	محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
	shadow page U	جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
	commas over the page U	صفحه را پراز نشان کاماکرد
	page skip U	پرش صفحه
	page reader U	صفحه خوان
	code page U	رویه رمز
	code page U	صفحه کد
	plover page U	ابیای پشت قرمز
	full-page U	تمام صفحه
	to page up type U	حروف چیده را صفخه بندی کردن
	front-page U	مطالب سرصفحه یا سرمقاله
	visual page U	صفحه تصویری
	banner page U	صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
	Web page U	فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
	page of presence U	لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
	we oened at page 0 U	صفحه 01 کتاب را باز کردیم
	optical page reader U	صفحه نوری خوان
	end of page halt U	ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
	page mode ram U	حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
	full page display U	نمایش تمام صفحه
	page layout program U	برنامه صفحه ارایی
	to inlay a printed page U	صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
	page description language U	زبان تشریح صفحه
	It was printed on the front page . U	در صفحه اول روز نامه چاپ شد
	Refer (turn over) to page 110. U	به صفحه 110مراجعه کنید
	soft U	که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
	soft U	گوارا
	soft U	سبک شیرین
	soft U	نیم بند
	soft U	عسلی
	soft U	مهربان نازک
	soft U	ملایم
	soft U	لطیف
	soft U	نرم
	soft U	نیمبند
	soft U	که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
	soft U	کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
	soft U	صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
	soft U	دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
	soft to the f. U	نرم
	soft U	محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
	soft U	حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
	soft U	نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
	soft U	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
	soft U	متن روی صفحه
	soft U	که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
	soft U	توپ کم جان
	soft U	ضعیف
	it is too soft U	پر نرم است
	soft <adj.> U	نرم وقابل انعطاف
	soft <adj.> U	نرم
	soft <adj.> U	لطیف
	soft U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	soft <adj.> U	ملایم
	soft spot U	ناحیه نشست
	soft start U	اغاز نرم
	soft start U	راه اندازی نرم
	soft spot U	شولات
	soft keys U	کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
	soft lead U	سرب نرم
	soft font U	فونت نرم
	soft font U	فونت استقراری
	soft goods U	کالاهای بی دوام
	soft goods U	کالاهای مصرف شدنی
	soft hyphen U	خط تیره شرطی
	soft hyphen U	خط تیره اختیاری
	soft target U	هدفبدوندفاع
	soft laid U	نرم تابیده
	soft landing U	فرود نرم
	soft fails U	فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
	soft solder U	لحیم قلع
	soft skin U	پوسته نرم
	soft radiation U	تابش نرم
	soft porn U	بیانتمایلاتجنسیبهنحویزننده
	soft money U	پول ضعیف
	soft roe U	تخم ماهی نر
	soft sand U	شکرسنگ
	soft sector U	علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
	soft sectored U	بخش شده غیر ملموس
	soft shell U	دارای پوسته ترد وشکننده
	soft shell U	دارای عقیده معتدل
	soft shell U	حلزون دارای صدف نرم
	soft shell U	نرم پوسته
	soft shelled U	دارای پوسته تردوشکننده
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	soft shelled U	نرم پوسته
	soft shoulder U	شانه هموار
	soft return U	فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
	soft eye U	چشمی ساده
	soft error U	خطای ملموس
	soft drinks U	نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
	fail soft U	با خرابی ملایم
	fail soft U	با خرابی تدریجی
	fail soft U	تخریب
	fail soft U	تخریب تدریجی
	soft drinks U	نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
	soft tube U	لامپ نرم
	it is a soft snap U	کاری ندارد
	it is a soft snap U	چیزی نیست کاراسانی است
	soft loans U	وام بدون دردسر
	soft loans U	وام اسان
	soft loan U	وام بدون دردسر
	soft loan U	وام اسان
	soft headed U	ساده لوح
	soft drink U	نوشابه غیر الکلی
	soft spot for someone/something <idiom> U	احساسات تندوتیز داشتن
	soft-soaped U	چاپلوسی کردن تملق
	soft copy U	نسخه غیر چاپی
	soft copy U	نسخه غیر ملموس
	soft coal U	ذغال سنگ چاق
	soft coal U	ذغال سنگ قیردار
	soft boiled U	دل رحیم
	soft boiled U	احساساتی
	soft boiled U	نیم بند حساس
	soft bill U	مرغ مگس خوار
	soft bill U	پرنده منقار نازک حشره خوار
	soft base U	باز نرم
	soft anneal U	نرم تاباندن
	soft anneal U	گداختن نرم
	soft acid U	اسید نرم
	She has a soft voice U	صدای نرمی دارد
	soft iron U	اهن نرم
	soft technology U	تکنولوژی نرم
	soft sell U	بانرمی وملایمت بفروش رساندن
	soft-soap U	چاپلوسی
	soft-soap U	چاپلوسی کردن تملق
	soft hearted U	نرم دل
	soft-soaping U	چاپلوسی
	soft-soaping U	چاپلوسی کردن تملق
	soft-soaps U	چاپلوسی
	soft-soaps U	چاپلوسی کردن تملق
	soft-soaped U	چاپلوسی
	soft drink U	شربت
	soft drink U	نوشابه
	soft pedal U	رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
	soft hearted U	نازک دل
	soft palates U	شراع الحنک
	soft palates U	کام گوشتی
	soft palate U	شراع الحنک
	soft palate U	کام گوشتی
	soft currency U	پولباواحدپولیکمارزش
	soft soap U	چاپلوسی کردن تملق
	soft soap U	چاپلوسی
	soft drinks U	نوشیدنی غیر الکلی