Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slide rules
U
خط کش ریاضی
slide rules
U
خط کش مهندسی
slide rules
U
خط کش محاسبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rules
U
روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
rules
U
وعملیات روی آنها
b rules
U
قواعدی در یک سیستم تولید به عقب
rules
U
قواعد بازی
under these rules
U
بموجب این قوانین
to r against the rules
U
بقوانین پشت پا زدن
to use these rules
U
از این قاعده ها استفاده کردن
rules committee
U
کمیته قوانین
rules of decorum
U
اداب
precendence rules
U
قواعد تقدم
rules of chess
U
قوانین شطرنج
inland rules
U
مقررات حرکت در ابهای داخلی
fleming's rules
U
قواعد فلمینگ
fundamental rules
U
قواعدیاقوانین اساسی
competition rules
U
قوانین رقابت
commutation rules
U
قواعد جابجایی
hague rules
U
قوانین لاهه
hund rules
U
قواعد هوند
infraction of rules
U
نقض قوانین
inland rules
U
قوانین داخلی
golden rules
U
قاعده زرین
rules of engagement
U
قوانین درگیری
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
pocket rules
U
خط کش های تاشو
[ابزار]
standing rules
U
نظامات
selection rules
U
قواعد گزینش
standing rules
U
مقر ره
standing rules
U
مقر رات
pocket rules
U
خط کش های جیبی
[ابزار]
transformational rules
U
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
ground rules
U
قوانینپایهایواساسی
rules of the roads
U
قوانین راه
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
rules of procedure
U
روش جاری
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure
U
نظامنامه داخلی
rules for forming plurals
U
ایین جمع بندی
rules for forming plurals
U
قواعد جمع بندی
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
To break the law (rules , regulations).
U
قانون شکنی کردن
european community competition rules
U
مقررات رقابت در جامعه اروپا
slide in
U
توسراندنی
slide
U
سرسره گهواره توپ
slide in
U
کشویی
slide
U
اسلاید
slide
U
سورتمه
slide
U
حرکت به آرامی روی یک سطح
slide
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
slide
U
لیزخوردن ازپهلو
slide
U
حرکت از پهلو
slide
U
طوقه لغزنده
slide
U
خط کش
slide
U
ریل لغزنده سرسره
slide
U
صفحه لغزنده چهارچوب
slide
U
لغزیدن
slide
U
سریدن
slide
U
سر سراندن
slide
U
غلاف متحرک
slide
U
پس وپیش رونده
slide
U
کشو
slide
U
سراشیبی ریزش
slide
U
اسباب لغزنده
slide
U
سرازیری
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide
U
سرخونده
slide
U
لغزش
slide
U
سرسره
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
to slide to the side
U
به آنطرف سریدن
first valve slide
U
اولیندریچهسرنده
entrance slide
U
سراشیبیورودی
adjustment slide
فلز متحرک
variable slide
U
طول عقب نشینی متغیر
slide-bar
U
مانعسرخوردن
second valve slide
U
دومیندریچهسرنده
third valve slide
U
سومیندریچهسرنده
slide plate
U
صفحهلغزان
tuning slide
U
دریچهتولیدآهنگ
slide mount
U
شیشهرویاسلاید
slide
[for children]
U
سورتمه
[سرسره ]
[در برف]
slide projector
U
برنامهاسلاید
slide magazine
U
جعبهاسلاید
slide chair
U
مقرغلافمتحرک
glass slide
U
اسلایدشیشهای
cutter slide
U
لغزنده فرز
slide rule
U
خط کش محاسبه
power slide
U
لغزش به کنار در پیچ مسیر
left slide
U
حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
back slide
U
لغزش به عقب
back slide
U
منحرف شدن از مسیر
back slide
U
شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
bottom slide
U
لغزنده زیرین
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
control slide
U
کشوی کنترل
control slide
U
غلتگاه کنترل
cross slide
U
کشوی لغزنده عرضی
slide rule
U
خط کش مهندسی
slide rule
U
خط کش ریاضی
slide valve
U
دریچه متحرکی که باز وبسته میشود
slide show
U
نمایش اسلاید
slide valve
U
دریچه کشویی
slide valve
U
دریچه متحرک
slide valve
U
سوپاپ متحرک
slide wire
U
سیم لغزان
slide chasse
U
حرکت با یک پا بجلو و فشار
slide aperture
U
شکاف درجه
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
slide slip
U
سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
slide wire bridge
U
پل ویتستن لغزان
slide show package
U
بسته نمایش اسلاید
slide wire potentiometer
U
پتانسیومتر با سیم لغزان
forward slide change
U
تعویضاسلایدجلویی
nautical slide rule
U
خط کش محاسبه دریایی
slide rule dial
U
صفحه مدرج خط کش محاسبهای
reverse slide change
U
تعویضاسلایدوارونه
power-off/slide-select bar
U
دکمهاتخابگراسلاید
azimuth adjustment slide rule
U
خط کش محاسبات تنظیم گرا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com