English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slave holder U زرخرید
slave holder U دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slave U غلام
slave U پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave U پیرو
slave U ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slave U محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
slave U برده
slave U بنده
slave U زرخرید اسیر
slave U غلامی کردن
slave U سخت کارکردن
slave U مملوک
negro slave U غلام زنگی
negro slave U غلام سیاه
escaped slave U عبد ابق
master slave U ارباب و برده
galley slave U غلام
galley slave U مزدور زحمتکش
galley slave U غلام پاروزن
female slave U کنیز
female slave U جاریه
escaped slave U برده فراری
negro slave U کاکا
slave ant U مورچه کارگر
slave driver U نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
slave drivers U نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
slave trade U برده فروشی
To emancipate a slave. U برده ای را آزاد کردن
slave labour U بردهداری
white slave U استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
slave computer U کامپیوتر برده
slave station U ایستگاه فرعی
slave mode U حالت پیرو یا برده
slave merchant U برده فروش
male slave or servant U غلام
master slave system U سیستم راهبر پیرو
female slave with a child U master her from child witha
female slave with a child U ام ولد
master slave manipulator U بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
master slave system U سیستم ارباب و برده
master slave manipulator U یک شانه
A slave bought with money is more free than he who. <proverb> U بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
master slave computer system U یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
previous master of a liberated slave U معتق
To work like a horse ( dog, slave ) . U مثل خر کا رکردن
holder U درنده
holder U دارنده برات
holder U گیرنده اشغال کننده
holder U گره
holder U ترمینال سرپیچ
holder U نگهدارنده
holder U دارنده
holder U نگاه دارنده
tissue holder U جادستمال
stock holder U سهامدار
stock holder U صاحب سهم
stake holder U کسی که پول شرط بندی یاثمن معامله را به او می سپارند
policy holder U دارنده بیمه
policy holder U دارنده بیمه نامه
fuse holder U نگهدارنده فیوز
share holder U سهامدار
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
tool holder U ابزار گیر
tube holder U سر پیچ
shaft holder U محورنگهدارنده
pen holder U جایخودکار
label holder U نگهدارندهعنوان
eyepiece holder U نگهدارندهقطعهچشمی
eraser holder U پاکننگهدار
cassette holder U نگهدارندهفیلم
title-holder U قهرمان کنونی
title-holder U برندهی مقام قهرمانی
title-holder U دارندهی قباله
title-holder U صاحب سند مالکیت
office-holder U دیوان گر
office-holder U دیوان سالار
office-holder U صاحب مقام
office-holder U کارمند دولت
office-holder U صاحب منصب دولت
passport-holder U تبعهکشوریبودن
permit holder U صاحب جواز
electrode holder U انبر جوش
bottle holder U یار
kettle holder U کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
brush holder U پایه زغال
ink holder U امه
ink holder U دوات
gas holder U نگهدارنده گاز
bottle holder U یاور
cable holder U دوار زنجیر
fuse holder U فیوز
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
flame holder U شعله نگهدار
cable holder U gypsy : syn
carbon holder U پایه کربن
cigar holder U چوب سیگار
clamp holder U گیره بند
copy holder U گیره کاغذ
electrode holder U انبر جوشکاری
kettle holder U کتری گیر
lamp holder جاچراغی
lamp holder سرپیچ لامپ
board holder U پهن بند
kettle holder U کهنه
bottle holder U نوکر یا ملازم پهلوان مشت زن
bottle holder U پشت
magnet holder U نگهدارنده اهنربا
blank holder U ورق یا صفحه نگهدار کشویی
loan holder U مرتهن
loan holder U دارنده سهام وام
lease holder U مستاجر
blank holder U ورق نگهدار
lease holder U اجاره دار
bid holder U دارنده ضمانتنامه
board holder U پهنه بند
safe conduct holder U مستامن
world record holder U دارنده رکورد جهانی
scraper bar holder U میلهنگهدارندهرنده
bona fide holder U دارنده مجاز
magnetic lid holder U کلاهکمغناطیسینگهدارنده
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
insured, policy holder U بیمه شده
standard lamp holder U سرپیچ معمولی لامپ
lathe tool holder U نگهدارنده تیغه تراش
lamp holder plug U سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
calculator/cheque book holder U دفترچهنگهدارندهحساب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com