Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
single way switch
U
کلید یکراهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
single contact switch
U
کلید یک قطبی
single pole switch
U
کلید یک پل
single throw switch
U
کلید یک طرفه
Other Matches
single
U
تنها
single
U
مسابقه یکنفره
single
U
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
every single day
<adv.>
U
روزانه
single
U
انتخاب کردن
single
U
جدا کردن برگزیدن
single
U
مجرد
single
U
انفرادی
single
U
تنها یک نفری
single
U
فرد
single
U
قایق یک نفره
single
U
عزب
every single day
<adv.>
U
هر روز
single
U
یک نفره
single zero
U
صفرمنفرد
every single day
<adv.>
U
بطور یومیه
every single day
<adv.>
U
بطور روزانه
single
U
فقط یک
single
U
ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single
U
استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single
U
ازدواج نکرده
single
U
تک
single
U
منفرد
single
U
واحد
is he still single?
U
ایا هنوزعزب یا مجرد است
every single day
<adv.>
U
روز به روز
single value
U
ارزش منحصر بفرد
single up
U
یک لا کردن طنابها
every single day
<adv.>
U
روزبروز
single last
U
دوخت لب به لب
single a
U
زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
every single day
<adv.>
U
همه روز
is he still single?
U
ایا هنوز تک است
to switch off
U
قطع کردن اتصال
x y switch
U
کلید ایکس- ایگرگ
on off switch
U
گزینه قطع و وصل
n way switch
U
گزینه N راهی
one way switch
U
کلید یکراهه
one way switch
U
کلید یک پل
to switch off
U
رابادیگری قطع کردن
to switch on
U
روشن کردن
on-off switch
U
دکمهروشنوخاموش
switch
U
ترکه
to switch on
U
اتصال دادن جریان دادن
two way switch
U
کلید دو راهه
two way switch
U
قطع و وصل کننده برق از دوطرف
the switch is on
U
کلید برق باز است
the switch
U
فن رو دست
switch over
U
تعویض کردن برق
switch off
U
قطع جریان برق
the switch is on
U
چراغ برق روشن است
the switch is on
U
برق جریان دارد
three way switch
U
کلید تبدیل
four way switch
U
کلید صلیبی
to switch off
U
خاموش کردن
to switch on
U
طرف صحبت کردن
tr switch
U
کلید فرگیر
on/off switch
U
دکمهروشنوخاموش
switch
U
یچ
switch
U
روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch
U
سویچ برق سویچ زدن
switch
U
گزینه راه گزین
switch
U
راه گزیدن
switch
U
نافم حرکت
switch
U
وصل کردن برق
switch
U
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch
U
کلید
switch
U
تعویض
switch
U
شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch
U
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch
U
گزینه
switch
U
جریان را عوض کردن
switch
U
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch
U
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch
U
نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch
U
سوزن دوراهی
switch
U
تعویض جا
switch
U
سویچ
switch
U
ثیر قرار میدهد
switch
U
تغییر جهت دادن
switch
U
چوب زدن
switch
U
راه گزین
single stepping
U
پیمودن تک
single precision
U
با دقت معمولی
single haneded
U
تنهایی
single phase
U
تک فازه
single pneumonia
U
اماس یک شش
single stepping
U
دقت یگانه پیمودن یگانه
single phase
U
برق یک فاز
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single perforated
U
باروت یک سوراخه
single tax
U
مالیات انفرادی
single step
U
تک مرحلهای
single name paper
U
سفته دارای یک امضاء
single minimum
U
تک کمینه
single load
U
بار تک
single pole
U
تک قطب
single stage
U
یک طبقه
single pole
U
چوبدستی تکی اسکی
single shot
U
اسلحه تک تیر
single skinned
U
یک پوسته
single shot
U
گلوله منفرد
single skinned
U
یک جداره
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
single shot
U
یکبارهای
single sling
U
باربردار یک بندی
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single purpose
U
تک منظوره
single precision
U
دقت یگانه
single conductor
U
سیم تک رشتهای
single precision
U
دقت تک
single precision
U
دقت واحد
single reduction
U
تقلیل سرعت تکی
single space
U
تک فاصله تو هم
single precision
U
تک دقتی
single stage
U
یک طبقهای
single shot
U
تک گلولهای تک تیر
single conductor
U
هادی تک رشتهای
single base
U
باروت یک حبهای
single barreled
U
یک لول
single entry
U
حسابداری فردی
single entry
U
حسابداری ساده
single envelopment
U
احاطه یک طرفه
single file
U
صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single address
U
با یک نشانی
single address
با یک آدرس
single address
U
بایک نشانی
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single file
U
یک ردیف ستون
single base
U
تک مادهای
single blessedness
U
بی زنی یا انفراد
single core
U
کابل یک رشتهای
single combat
U
اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
single combat
U
جنگ تن بتن
single core
U
هادی تک رشتهای
single crystal
U
تک بلور
single density
U
با تراکم واحد
single density
U
چگالی تک
single bond
U
پیوند ساده
single bond
U
پیوند یگانه
single ended
U
یکطرفه
single file
U
ستون یک
single acting
U
یکطرفه
single hearted
U
وفادار
single hearted
U
بی ریا
single hearted
U
یکدل
single ignition
U
احتراق تک برقی
single interlocking
U
یک پیچه
single lane
U
شاهراه یک طرفه
single lane
U
شاهراه یک خطه
single life
U
زندگی مجردی
single ended
U
یکسو
single life
U
انفرادی
single life
U
تجرد
single hearted
U
امین
single haneded
U
دست تنها
single file
U
به ستون یک حرکت کنید
single file
U
به ستون یک
single flow
U
راه یک طرفه
single flow
U
جاده یک مسیره
single foot
U
تک روی
single foot
U
اسب تک رو
single foot
U
تکاور تک رو بودن
single footer
U
تک رو
single handed
U
تنها
single handed
U
یکدستی
single haneded
U
یک تنه
single line
U
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single tax
U
مالیات واحد
single-minded
U
بااراده
single sign-on
U
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
single minded
U
مصمم
single flight
U
پرواز رفت
with single cream
U
با کرم یا خامه کم
a single room
U
یک اتاق یک نفره
single sex
U
مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single parent
U
بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single cream
U
خامهپرچرب
single minded
U
بی تزویر
single twist
U
تکدورانی
single seat
U
صندلییکنفره
single scull
U
پارویتکنفره
single minded
U
امین
single-handed
U
یک دستی
single-handed
U
تنها
single-breasted
U
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single line
U
ردیف تکی
single-minded
U
مصمم
single-minded
U
بی تزویر
single-minded
U
امین
single minded
U
بااراده
single-digit
<adj.>
U
تک رقمی
single-digit
<adj.>
U
یک رقمی
single-use tableware
U
ظروف یک بار مصرف
to be single-minded
<idiom>
U
مصمم بودن
[اصطلاح]
single line
U
خط مجزا
single line
U
خط تنها
single line
U
ردیف مجزا
single breasted
U
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com