Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
single quotation marks
U
علامتنقلقولتکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quotation marks
U
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
quotation marks (French)
U
علائمنقلقول
quotation
U
بخشی از متن که از متن دیگر قرض گرفته شده است
quotation
U
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotation
U
سهمیه بندی
quotation
U
مظنه
quotation
U
اقتباس عبارت
quotation
U
قیمت
quotation
U
نقل قول
quotation
U
بیان
quotation
U
ایراد
indirect quotation
U
نقل قول غیر مستقیم
quotation mark
U
نشان نقل قول
request for quotation
U
تقاضا برای اعلام قیمت
request for quotation
U
استعلام بها
quotation mark
U
علامت نقل قول
request for price quotation
U
درخواست مظنه قیمت
Is your price offer ( quotation ) stI'll open ( valid ) ?
U
آیا پیشنهاد قیمت شما کماکان بقوت خود با قی است ؟
marks
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
marks
U
ایه
marks
U
مارک
marks
U
نشان کردن نشان
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
U
بل گی_ری خوب
marks
U
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
marks
U
بعنوان سیگنال استفاده میکند
marks
U
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
on your marks
U
فرمان بجای خود
marks
U
نشان
marks
U
علامت گذاری روی چیزی
marks
U
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks
U
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks
U
علامت
marks
U
پایه
marks
U
مرز
marks
U
درجه
marks
U
پایه نقطه
marks
U
هدف
marks
U
داغ
marks
U
نشان علامت
marks
U
نشانه
marks
U
نمره
marks
U
ارزه
marks
U
نشانه کردن حریف
marks
U
حد
marks
U
علامت گذاشتن
marks
U
اثر
marks
U
علامت نشانه هدف
marks
U
علامت گذاری کردن
marks
U
علامت گذاری
marks
U
نمره گذاری کردن علامت
marks
U
توجه کردن
marks man
U
تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
question marks
U
علامت سوال
question marks
U
پرسش نشان
question marks
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
sea marks
U
علامات دریایی
leading marks
U
نشانههای هدایت
case marks
U
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
good marks
U
نمرههای خوب
fiducial marks
U
علایم پوشاننده
erection marks
U
علائم نصب
draught marks
U
علایم ابخور
draft marks
U
علامت ابخور
diacritical marks
U
نشان تشخیص
shipping marks
U
علامتهای روی بسته بندی
cardinal marks
U
علائماساسی
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
punctuation marks
U
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
black marks
U
سابقهی بد
full marks
U
پاسخدرستبهتمام سوالات
strawberry marks
U
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
I give you full marks for that .
U
نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
high-water marks
U
بالاترین داغ اب
I got good marks in the exams .
U
نمرات خوبی درامتحان آوردم
operational pattern of marks by night
U
نقشیازعلائممشخصبرایشب
single value
U
ارزش منحصر بفرد
every single day
<adv.>
U
روز به روز
single
U
مسابقه یکنفره
single up
U
یک لا کردن طنابها
is he still single?
U
ایا هنوز تک است
is he still single?
U
ایا هنوزعزب یا مجرد است
single zero
U
صفرمنفرد
single
U
یک نفره
single last
U
دوخت لب به لب
single a
U
زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
every single day
<adv.>
U
بطور یومیه
every single day
<adv.>
U
بطور روزانه
single
U
مجرد
single
U
ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single
U
تنها
single
U
تنها یک نفری
single
U
ازدواج نکرده
single
U
عزب
single
U
قایق یک نفره
single
U
انفرادی
single
U
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single
U
جدا کردن برگزیدن
single
U
انتخاب کردن
every single day
<adv.>
U
روزبروز
every single day
<adv.>
U
روزانه
single
U
استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single
U
واحد
single
U
منفرد
every single day
<adv.>
U
هر روز
every single day
<adv.>
U
همه روز
single
U
تک
single
U
فقط یک
single
U
فرد
single skinned
U
یک جداره
single shot
U
اسلحه تک تیر
single tax
U
مالیات انفرادی
single space
U
تک فاصله تو هم
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single sling
U
باربردار یک بندی
single stepping
U
پیمودن تک
single step
U
تک مرحلهای
single stage
U
یک طبقه
single stepping
U
دقت یگانه پیمودن یگانه
single stage
U
یک طبقهای
single skinned
U
یک پوسته
single shot
U
تک گلولهای تک تیر
single shot
U
گلوله منفرد
single shot
U
یکبارهای
single phase
U
تک فازه
single phase
U
برق یک فاز
single perforated
U
باروت یک سوراخه
single name paper
U
سفته دارای یک امضاء
single load
U
بار تک
single line
U
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single life
U
تجرد
single life
U
انفرادی
single life
U
زندگی مجردی
single pneumonia
U
اماس یک شش
single minimum
U
تک کمینه
single pole
U
چوبدستی تکی اسکی
single reduction
U
تقلیل سرعت تکی
single purpose
U
تک منظوره
single precision
U
دقت یگانه
single precision
U
دقت تک
single precision
U
دقت واحد
single precision
U
با دقت معمولی
single precision
U
تک دقتی
single pole
U
تک قطب
single lane
U
شاهراه یک خطه
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
single tax
U
مالیات واحد
single line
U
خط مجزا
to be single-minded
<idiom>
U
مصمم بودن
[اصطلاح]
with single cream
U
با کرم یا خامه کم
single flight
U
پرواز رفت
single sign-on
U
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single line
U
ردیف تکی
single-digit
<adj.>
U
تک رقمی
single-digit
<adj.>
U
یک رقمی
single-use tableware
U
ظروف یک بار مصرف
single line
U
ردیف مجزا
single line
U
خط تنها
a single room
U
یک اتاق یک نفره
single-decker
U
اتوبوسیکطبقه
single sex
U
مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single throw
U
یک لنگی
single track
U
تک راهه
single track
U
فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single transposition
U
نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
single unit
U
یکان منفرد
single unit
U
یکان مستقل
single user
U
تک کاربری
single valued
U
تک ارز
single valued
U
تک ارزشی
single valued
U
تک مقدار
single way switch
U
کلید یکراهه
single whip
U
قرقره قلاب تک قرقرهای
single reed
U
نیتکی
single scull
U
پارویتکنفره
single seat
U
صندلییکنفره
single twist
U
تکدورانی
single parent
U
بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single lane
U
شاهراه یک طرفه
single bond
U
پیوند یگانه
single density
U
چگالی تک
single ended
U
یکطرفه
single envelopment
U
احاطه یک طرفه
single entry
U
حسابداری فردی
single entry
U
حسابداری ساده
single cream
U
خامهپرچرب
single file
U
صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single file
U
یک ردیف ستون
single file
U
ستون یک
single file
U
به ستون یک حرکت کنید
single file
U
به ستون یک
single acting
U
یکطرفه
single flow
U
راه یک طرفه
single flow
U
جاده یک مسیره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com