English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple majority U اکثریتنسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
majority U بیشین
majority U بیشان
majority U ماژوریته
majority U اکثریت پیادهای شطرنج
majority U کبر
majority U کبر سن
overall majority U برندهیکرقابتسیاسی حائزاکثریتآرا
majority U اکثریت
to join the majority U رفتن بجایی که بیشترمردم رفته اند
to attain on's majority U بحدرشد رسیدن
approval to the majority U با اکثریت موافقت کردن
special majority U اکثریت خاص
to attain on's majority U کبیر شدن
relative majority U اکثریت نسبی
to attain on's majority U بالغ شدن
to join the majority U مردن
majority operation U عمل اکثریت
majority of the members U اکثریت اعضا
majority gate U دریجه اکثریت
attaining one's majority U بالغ شدن
by a majority vote U به اکثریت اراء
full majority U اکثریت تامه
we had a narrow majority U بزور اکثریت پیدا کردیم اکثریت کمی داشتیم
crippled majority U اکثریت پیادهای فلج
absolute majority U اکثریت مطلق
majority rule U قانون اکثریت
majority rule U شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
simple mean U میانگین ساده
simple mean U میانگین حسابی
simple U بسیط
simple U ساده دل
simple U خام
simple U ناازموده
simple U نادان ساده کردن
simple U بی تکلف
simple U اسان
simple U ساده
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple U که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple distillation U تقطیر ساده
simple correlation U همبستگی ساده
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
simple-hearted <adj.> U ساده دل
simple contract U قرارداد شفاهی
simple compression U فشار ساده
simple bending U خمش ساده
simple beam U تیر ساده
simple equation U معادله خطی
simple eye U چشم ساده
simple fraction U کسر ساده
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple magnet U مغناطیس ساده
simple leaves U برگهایتازه
simple minded U ساده دل
simple minded U ساده لوح
simple motion U حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple beam U تیره ساده
simple stress U تنش ساده
simple premission U اذن محض
simple schizophrenia U اسکیزوفرنی ساده
simple regression U رگرسیون ساده دو متغیره
simple interest U سود ساده
simple parry U دفاع ساده
simple oscillator U نوسانگر ساده
simple interest U سود پول بر اساس سال 063 روزه
fee simple U حق تملک دائم
simple circuit U مدار توان
simple hearted U بی تزویر
simple hearted U ساده دل
fee simple U میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
simple shear U برش ساده
fee simple U حق الزحمه متعارف
simple average U میانگین ساده
simple attack U حمله ساده
simple arc U لامپ قوسی ساده
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple truss U خرپای ساده
simple support U تکیه گاه ساده
simple-minded U ساده لوح
simple structure U ساخت ساده
simple strain U تغییر طول نسبی ساده
simple shear U دراین برش تنش عمودی وجودندارد
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. U موضوع اینقدرها هم ساده نیست
simple harmonic motion U حرکت هماهنگ ساده
This is treason, pure and simple. U خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
The dilemma has no simple answers. U این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple periodic current U جریان دورهای ساده
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
simple cubic lattice U شبکه مکعبی ساده
simple harmonic motion U حرکت نوسانی ساده
simple axis of symmetry U محور ساده تقارن
simple list text chart U جدول نوشتاری با لیست ساده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com