Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
simple fraction
U
کسر ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fraction
U
که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
fraction
U
کسر
fraction
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fraction
U
کسری از
fraction
U
بخشی از
fraction
U
کسر درصدی از قسمتی از
fraction
U
خرده
fraction
U
جزء
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
fraction
U
bd1
fraction
U
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
en fraction
U
کسر ان
fraction
U
برخه
fraction
U
شکاف
fraction
U
ترک خوردگی
fraction
U
برخه
[کسر]
[ریاضی]
em fraction
U
کسر ام
fraction
U
شکستگی
fraction
U
شکستن
partial fraction
U
پاره کسر
fraction line
U
خط کسری
improper fraction
U
کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
index of fraction
U
ضریب انکسار
inventory fraction
U
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
middle fraction
U
جزء میانی
volume fraction
U
کسر حجمی
middle fraction
U
پاره میانی
mole fraction
U
کسر مولکولی
repeating fraction
U
کسر مکرر
rational fraction
U
کسر گویا
proper fraction
U
کسرمتعارفی
proper fraction
U
کسر صحیح
pressure fraction
U
کسر فشاری
partial fraction
U
کسر جزئی
to invert a fraction
U
برخهای را برگرداندن کسری را معکوس کردن
decimal fraction
U
کسر اعشاری
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
common fraction
U
مخرج مشترک
complex fraction
U
برخه مشترک
complex fraction
U
مخرج مشترک
denominator
[bottom of a fraction]
U
باقی مانده کسر
[ریاضی]
denominator
[bottom of a fraction]
U
مخرج کسر
[ریاضی]
proper decimal fraction
U
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
simple mean
U
میانگین حسابی
simple mean
U
میانگین ساده
simple
U
خام
simple
U
ساده دل
simple
U
اسان
simple
U
که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple
U
نادان ساده کردن
simple
U
بسیط
simple
U
ساده
simple
U
بی تکلف
simple
U
ناازموده
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple contract
U
قرارداد شفاهی
simple distillation
U
تقطیر ساده
simple correlation
U
همبستگی ساده
simple equation
U
معادله خطی
simple compression
U
فشار ساده
simple bending
U
خمش ساده
simple beam
U
تیر ساده
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
simple magnet
U
مغناطیس ساده
simple minded
U
ساده دل
simple motion
U
حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple leaves
U
برگهایتازه
simple majority
U
اکثریتنسبی
simple minded
U
ساده لوح
simple design
U
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple-hearted
<adj.>
U
ساده دل
simple eye
U
چشم ساده
simple beam
U
تیره ساده
fee simple
U
حق الزحمه متعارف
simple shear
U
برش ساده
simple schizophrenia
U
اسکیزوفرنی ساده
simple regression
U
رگرسیون ساده دو متغیره
fee simple
U
حق تملک دائم
simple premission
U
اذن محض
simple parry
U
دفاع ساده
simple circuit
U
مدار توان
simple hearted
U
بی تزویر
simple hearted
U
ساده دل
simple-minded
U
ساده لوح
simple interest
U
سود ساده
simple interest
U
سود پول بر اساس سال 063 روزه
fee simple
U
میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
simple shear
U
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple oscillator
U
نوسانگر ساده
simple arc
U
لامپ قوسی ساده
simple support
U
تکیه گاه ساده
simple wing
U
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple truss
U
خرپای ساده
simple structure
U
ساخت ساده
simple attack
U
حمله ساده
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
simple average
U
میانگین ساده
simple stress
U
تنش ساده
simple leg ride
U
شگک خراب کردن حریف
simple content debt
U
دین ناشی از قرارداد شفاهی
simple randon sampling
U
نمونه گیری تصادفی ساده
simple cubic lattice
U
شبکه مکعبی ساده
This is treason, pure and simple.
U
خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
simple harmonic motion
U
حرکت هماهنگ ساده
simple harmonic motion
U
حرکت نوسانی ساده
simple axis of symmetry
U
محور ساده تقارن
tenant in fee simple
U
متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple periodic current
U
جریان دورهای ساده
In simple (plain) English.
U
به انگلیسی ساده
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that.
U
موضوع اینقدرها هم ساده نیست
The dilemma has no simple answers.
U
این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
simple list text chart
U
جدول نوشتاری با لیست ساده
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com