Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
signal quality detector
U
اشکارگر کیفیت سیگنال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detector
U
وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
detector
U
ردیاب
second detector
U
دومین
second detector
U
اشکارساز
first detector
U
یکسوساز فرکانس بالا
first detector
U
اشکارساز
detector
U
مفتش
detector
U
کاراگاه
detector
U
یابنده
detector
U
کشف کننده موج یاب
first detector
U
نخستین
detector
U
اشکارگر
detector
U
اشکارساز
detector
U
کشف کننده
detector
U
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
ratio detector
U
اشکارساز نسبت
ground detector
U
اشکارساز اتصال با زمین
ground detector
U
تستر زمین
ground detector
U
اشکارساز زمین
regenerative detector
U
اشکارساز تشدیدی
impluse detector
U
مدولاتور ایمپولز
impluse detector
U
اشکارسازجریان ضربهای
maximum detector
U
اشکارساز حداکثر
nuclear detector
U
اشکارساز هستهای
linear detector
U
اشکارساز خطی
lindberg detector
U
اشکارساز لیندبرگ
lie detector
U
دروغیاب
lie detector
U
دستگاه کشف دروغ
lie detector
U
دروغ سنج
activation detector
U
دستگاه تعیین غلظت نوترون
insulation detector
U
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
phase detector
U
اشکارساز فاز
silicon detector
U
دیود سیلیسیم دار
diode detector
U
اشکارسازی دیودی
fault detector
U
اشکارساز خطا
detector circuit
U
مدار اشکارساز
crystal detector
U
اشکارساز بلورین
detector crayon
U
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
current detector
U
اشکارساز جریان
electrolytic detector
U
اشکارساز الکترولیتی
diode detector
U
یکسوسازدیودی
detector paper
U
کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
detector tube
U
لامپ اشکارساز
metal detector
U
فلزیاب
grid detector
U
یکسوسازشبکه
grid detector
U
اشکارساز شبکه
gas detector
U
اشکارساز گازی
contact detector
U
اشکارساز کنتاکتی
video detector
U
اشکارساز ویدئو
vacuum tube detector
U
اشکارساز با لامپ خلاء
sweep potential detector
U
اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
electron capture detector
U
اشکارساز الکترون گیراندازی
crankcase mist detector
U
اشکارساز الودگی روغن
hydrogen flame detector
U
اشکارساز شعلهای هیدروژن
anode band detector
U
اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
barrier layer detector
U
اشکارساز لایه سدی
flame ionization detector
U
اشکارساز یونش شعلهای
grid leak condenser detector
U
اشکارسازی با خازن ومقاومت نشتی
quality
U
صفت چگونگی
quality
U
چگونگی
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality
U
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality
U
بهترین کیفیت
quality
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
CD quality
U
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
in the quality of
U
بسمت
quality
U
وضعیت
the quality
U
مردمان متشخص
the quality
U
بزرگان
quality
U
چونی
quality
U
کیفیت
quality
U
وجود خصوصیت
quality
U
طبیعت
quality
U
نوع فرفیت
quality
U
تعریف
quality
U
صفت
quality
U
نهاد چگونگی
the quality of mercy
U
صفت رحم یارحمت
quality of life
U
کیفیتزندگی
quality control
U
کنترل کیفی
tempering quality
U
قابلیت بهبود
superi or quality
U
جنس اعلی
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
quality of waters
U
چگونگی ابها
of a middling quality
U
میانه
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
certificate of quality
U
گواهی کیفیت
It depends on its quality.
U
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
Quality Control
کنترل کیفیت
correspondence quality
U
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality control
U
کنترل مرغوبیت
draft quality
U
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
drawing quality
U
کیفیت کشش
cutting quality
U
کیفیت برش
quality control
U
کنترل کیفیت
people of quality
U
مردمان متشخص
print quality
U
کیفیت چاپ
letter quality
U
کیفیت حرف
adjective of quality
U
صفت توصیفی
letter quality
U
چاپ با کیفیت خوب
letter quality
U
کیفیت حرفی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
of good quality
U
خوش جنس
of poor quality
U
بد
of poor quality
U
نامرغوب
quality factor
U
ضریب کیو
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
non skid quality
U
خاصیت ضد لغزش
near letter quality
U
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
of a middling quality
U
وسط
of good quality
U
خوب
quality certificate
U
گواهی کیفیت
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
image quality
U
کیفیت تصویر
of good quality
U
مرغوب
people of quality
U
بزرگان
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
letter quality printing
U
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
heat proof quality
U
ثبات حرارتی
heat resisting quality
U
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
acceptable quality level
U
سطح کیفیت قابل قبول
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
heat proof quality
U
حالت نسوزی
high-quality wool
U
پشم مرغوب و اعلاء
letter quality printer
U
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
letter quality printer
U
چاپگرکیفیت حروف
high quality steel
U
فولاد با کیفیت خوب
contractor quality control
U
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
acceptable quality level
U
کیفیت مناسب
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
high quality cast iron
U
چدن با کیفیت عالی
i signal
U
پیام ای
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
q signal
U
پیام کیو
signal
U
پیام
signal
U
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
U
مخابره کردن
r y signal
U
پیام روشنایی ار ایگرگ
signal
U
سیگنال علامت دادن
signal
U
نشان
signal
U
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
مخابره کردن علامت دادن
signal
U
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
b y signal b y
U
پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
U
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
U
نشانه
you must w the signal
U
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
signal
U
رسته مخابرات
signal
U
با علامت ابلاغ کردن
signal
U
اشکار مشخص
signal
U
اخطار
signal
U
نشان راهنما
signal
U
علامت
signal
U
سیگنال
signal
U
علامت راهنمای خودرو
signal
U
خبردادن
signal
U
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
g y signal
U
پیام روشنایی جی ایگرگ
signal
U
با اشاره رساندن
signal
U
علامت دادن
signal
U
علامت نشانه
signal detection
U
علامت یابی
signal flag
U
پرچم مخابراتی
signal axis
U
محورارتباطات
signal electrode
U
الکترد پیام ساز
signal fidelity
U
وفاداری علائم
signal element
U
عنصر علامتی
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
signal corps
U
قسمت مخابرات
signal center
U
مرکزارتباطات
signal center
U
مرکز مخابرات
signal corps
U
رسته مخابرات
signal center
U
مرکز پیام
signal communications
U
ارتباط و مخابرات
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
signal distance
U
فاصله علامتی
signal bridge
U
پل مخابرات ناو
signal bridge
U
پل مخابره ناو
signal generator
U
علامت زا
signal generator
U
پیام ساز
traffic signal
U
نشانه روشن
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
telegraph signal
U
علامت تلگرافی
synchronizing signal
U
پیام همزمان ساز
start signal
U
علامت شروع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com