Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shuttle bombing
U
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bombing
U
بمباران
bombing
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttle
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttle
U
شاتل
shuttle
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttle
U
ماکو
[وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.]
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
ترنی که فقط در مسیرمعینی امد ورفت کند
shuttle
U
ماکو
shuttle
U
لرزنده رفت وامدن کردن
shuttle
U
نقل و انتقال دادن
shuttle
U
ریل انتقال
shuttle
U
حرکت شاتل
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
over the shoulder bombing
U
نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
mass bombing
U
بمباران یکجا
mass bombing
U
بمباران زیاد
loft bombing
U
بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
volley bombing
U
شلیک دسته جمعی
volley bombing
U
شلیک تیرباران شلیک کردن
volley bombing
U
تیرشلیک
bombing raid
U
بمبارانکردن
suicide bombing
U
حمله با خودکشی
laydown bombing
U
بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
bombing errors
U
خطای پرتاب بمب
bombing errors
U
اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
bombing angle
U
زاویه رها کردن بمب
bombing height
U
ارتفاع بمباران
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
area bombing
U
بمباران منطقهای
carpet bombing
U
بمباران منطقهای
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
offset bombing
U
روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
space shuttle
U
سفینه فضایی
shuttle play
U
مسابقه دو رفت و برگشت امدادی یا با مانع
flat shuttle
U
ماکوپهن
shuttle diplomacy
U
دیپلماسی شدآمدی
space shuttle
U
شاتل فضایی
shuttle armature
U
ارمیچر تیراهنی
shuttle hurdles
U
مسابقه دو امدادی یا رفت وبرگشت با مانع
shuttle cock
U
توپ بدمینتون
shuttle box
U
جعبه دو سره
fast shuttle
U
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
fast shuttle
U
نقل و انتقال سریع
shuttle bobbin
U
ماشوره
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
space shuttle in orbit
U
نمایفضاپیمادرمدار
space shuttle at takeoff
U
موشکفضاییدرحالپرواز
rail shuttle service
U
سرویسانتقالریل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com