English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shared paranoid disorder U اختلال پارانویایی مشترک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paranoid U پارانویایی
paranoid delusion U هذیان پارانویایی
alcoholic paranoid U پارانوئید الکلی
paranoid schizophrenia U اسکیزوفرنی پارانویایی
paranoid personality U شخصیت پارانویای
paranoid ideation U تفکر پارانویایی
acute paranoid state U حالت پارانویایی حاد
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shared U باس مورد استفاده
shared U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shared U دایرکتوری
shared U که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared U سهم
shared U حصه
shared U بخش
shared U بهره قسمت
shared U بخش کردن
shared U تسهیم کردن
shared U قیچی کردن
shared U توسط کاربران دیگر شبکه است
shared U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shared U فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
shared U دانگ
shared U شرکت داشتن در سهم بردن
shared U تقسیم کردن
shared U فرض
shared U سهم بردن
disorder U بی ترتیبی
disorder U بی نظمی
disorder U برهم زدن مختل کردن
disorder U اختلال
disorder U بی ترتیبی اشفتگی
disorder U کسالت
shared electrons U الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
shared logic U منطق اشتراک
shared resource U منطق اشتراکی
shared file U فایل اشتراکی
shared memory U حافظه تسهیم شده
personality disorder U اختلال شخصیت
cyclic disorder U اختلال دورهای
convulsive disorder U اختلال تشنجی
Pica [disorder] U هرزه خواری [پزشکی]
thought disorder U اختلال فکر
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
sexual disorder U اختلال جنسی
conduct disorder U اختلال رفتاری
adjustment disorder U اختلالات سازگاری [روانشاسی]
character disorder U اختلال منش
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
developmental disorder U اختلال رشدی
dissociative disorder U اختلال گسستی
eating disorder U اختلال خورد و خوراک
emotional disorder U اختلال هیجانی
factitious disorder U اختلال ساختگی
adaptive disorder U اختلالات سازگاری [روانشاسی]
mental disorder U اختلال روانی
mental disorder U بیماری روانی
mental disorder U اختلال مشاعیر
psychiatric disorder U اختلال روانی
oppositional disorder U اختلال نافرمانی
organic disorder U اختلال عضوی
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
I shared out the money among four persons. U پول را بین چهار نفر قسمت کردم
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
acute brain disorder U اختلال مغزی حاد
content thought disorder U اختلال محتوایی فکر
generalized anxiety disorder U اختلال اضطراب فراگیر
formal thought disorder U اختلال صوری فکر
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com