Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shaped like an apple
U
بشکل سیب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
y shaped
U
سه راه
shaped
U
بشکل درامده
shaped iron
U
فولاد نیمرخ
cone shaped
U
مخروطی شکل
cigar shaped
U
دوسرتیزچون سیگار
awl shaped
U
درفشی
awl shaped
U
بشکل درفش
arc shaped
U
قوسی شکل
arc shaped
U
کمانهای
shaped handle
U
دستهحالتدهنده
U-shaped chisel
U
قلمUشکل
U-shaped gouge
U
نوکUشکل
V-shaped gouge
U
تیغهVشکل
heart shaped
U
قلبی شکل
ear shaped
U
به شکل گوش
egg shaped
U
بیضوی شکل
shaped charge
U
خرج مقعر
shaped charge
U
خرج گود
salver shaped
U
خمرهای شکل
salver shaped
U
لولهای شکل
linear shaped
U
خرج در خط
linear shaped
U
خرج خطی
keel shaped
U
شبیه ته کشتی
keel shaped
U
جناغی شکل
i am shaped in sin
U
در گناه سرشته شده ام
egg shaped
U
تخم مرغی شکل
V-shaped neck
U
گردنVشکل
wedge shaped
U
Vگوهای سه گوش دارای شکل
pear shaped
U
گلابی شکل
beehive shaped charge
U
خرج افشان
beehive shaped charge
U
خرج شراپنل خرج ساچمه دار
bell shaped curve
U
منحنی زنگوله شکل
bell shaped magnet
U
اهنربای زنگ شتری
pear-shaped cut
U
برشگلابیشکل
fan shaped antenna
U
انتن بادبزنی
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
u iron shaped valley
U
دره یو شکل
spoon shaped spatula
U
کارتیغ قاشقی
pear-shaped body
U
بدنهگلابیشکل
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
cup shaped evening primrose
U
گل فنجانی
apple
سیب
apple
U
مردمک چشم
apple
U
چیز عزیزو پربها
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple ii
U
اپل دو
apple
U
نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
apple
U
سیب دادن
apple
U
میوهء سیب دادن
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
the pulp of an apple
U
مغز سیب
sugar apple
سفرجل هندی
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
sugar-apple
U
سیتافال هندی
the apple of one's eye
<idiom>
U
عزیز دردانه
sugar apple
سیب دارچینی
a crunchy apple
U
سیبی برشته و ترد
thorn apple
U
تاتوره خاردار
the apple of one's eye
<idiom>
سوگلی بودن
the apple of one's eye
<idiom>
U
نور چشم
polish the apple
<idiom>
U
خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
apple pie
U
پای سیب
Adam's apple
U
جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
apple juice
U
آب سیب
to peel an apple
U
پوست سیبی را گرفتن
Adam's apple
U
سیب آدم
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
eating apple
U
سیب خوردنی
apple dumpling
U
شیرینی پخته شده با سیب درونش
[آشپزی]
toffee apple
U
سیبیکهبالایهسختونازکتافیپوشیدهشدهباشد
pine apple
U
اناناس
To turn (apple)to someone.
U
به کسی رو آوردن ( متوسل شدن )
pine apple
U
قشطه بمب
apple pascal
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
apple of the eye
U
چیز پریها
apple of the eye
U
محبوب نوردیده
adams apple
U
جوزک
apple of the eye
U
مردمک چشم
apple core
U
تخمدان سیب
apple macintosh
U
acintosh
adams apple
U
سیب حضرت ادم
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Key
U
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
apple jack
U
عرق سیب
crab apple
U
سیب صحرایی
apple computer
U
کامپیوتر اپل
apple peel
U
پوست سیب
apple share
U
اپل شر
love apple
U
گوجه فرنگی
apple talk
U
اپل تاک
oak apple
U
مازو
pine apple
U
عین الناس
gall apple
U
مازو
flat apple
U
گوی بولینگ خارج از بازی
fir apple
U
جوزصنوبر
fir apple
U
چلغوزه
egg apple
U
بادنجان
apple works
U
اپل ورکس
apple tree
U
درخت سیب
adams apple
U
بر امدگی گلو
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
To pick an apple off the tree.
U
سیبی را از درخت کندن
[چیدن]
.
The apple does not fall far from the tree.
<proverb>
U
درست شبیه پدر.
Put the apple in the juicer.
U
سیب را در آب میوه گیر بگزارید.
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
Apple Computer Corporation
U
Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
apple ring fender
U
دفرای حلقوی
Apple filing protocol
U
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
To eat an apple with the skin.
U
سیب را با پوست خوردن
apple desktop bus
U
گذر رومیزی اپل
Apple file exchange
U
برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
apple desktop bus
U
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
oak apple or gall
U
مازو
dutch apple pie
U
پای سیب هلندی
section of a pome fruit: apple
U
قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
Shipshape . In apple pie order.
U
مرتب ومنظم
The rotten apple injures its neigbours.
<proverb>
U
یک سیب فاسد ,سیبهاى اطرافش را خراب مى کند.
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
apple fritters
[British English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
A rotten apple in jures its companions.
<proverb>
U
یک سیب گندیده هم جواران خود را لکه دار مى کند.
apple beignets
[American English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com