Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sex limited
U
محدود به جنس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
limited
U
محدود
limited
U
منحصر
limited
U
مشروط
limited
U
مقید
limited access road
U
راه با ورودی محدود
input limited
U
ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited access
U
محدود
limited access
U
دراری محدودیت مدارک محدود
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited denied war
U
جنگ ناخواسته محدود
limited denied war
U
جنگ محدود
limited distance modem
U
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
limited divorce
U
طلاق محدود
limited divorce
U
طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
limited integrator
U
انتگرال محدود
limited liability company
U
شرکت با مسئولیت محدود
limited liability company
U
شرکت با مسئوولیت محدود
limited monarchy
U
مشروطه
limited objective
U
هدف محدود
limited objective
U
هدف نزدیک به جبهه دشمن
limited partnership
U
شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited partnership
U
شرکت مختلط غیر سهامی
limited power
U
اختیارات محدود
limited train
U
قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
limited train
U
قطارمحدود
limited war
U
جنگ محدود وموضعی
maximum limited stress
U
تنش حداکثر
pc limited
U
IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
run length limited recording
U
ثبت محدود طول اجرا
run length limited encoding
U
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
space charge limited current state
U
رژیم بار پیرامونی
your vocabulary is limited
U
وسعت لغت
your vocabulary is limited
U
شما محدود است
limited edition
U
چاپ محدود
limited edition
U
کالای محدود
limited edition
U
فرآوردهی محدود
limited editions
U
چاپ محدود
limited editions
U
کالای محدود
limited editions
U
فرآوردهی محدود
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.
U
مانند هر کودک، او
[زن]
وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com