Perdic | settling rounds | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version

پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید		\|	Help	\|	About	\|

Home	\|	Forum / پرسش و پاسخ	\|	+ Contribute	\|	Users


Total search result: 20 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	settling rounds U	تیر استقرار قنداق توپ
	settling rounds U	گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	settling U	ته نشینی
	settling basin U	حوضچه رسوب
	settling basin U	حوضچه تهنشینی
	settling days U	روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
	rounds U	گلوله ها
	rounds U	تعدادگلوله ها
	rounds U	شلیکها
	to make one's rounds U	گشت زدن
	rounds complete U	تیر تمام شد
	rounds complete U	فرمان تیر تمام
	number of rounds U	تعداد تیرهای شلیک شده
	number of rounds U	تعداد گلوله ها
	every one fired two rounds U	هر کسی دو تیر خالی کرد هر کسی دو نوبت شلیک کرد
	baton rounds U	گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
	merry-go-rounds U	چرخ فلک
	to make one's rounds U	دور زدن
	equivalent service rounds U	گلوله معادل
	equivalent service rounds U	گلولههای معادل گلوله جنگی

Recent search history

Forum search