Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
service contract
U
قرارداد خدمت
service contract
U
قرارداد انجام خدمت
service contract
U
قرارداد خدماتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
U
قرارداد کار بدون مدت
contract
U
مقاطعه
contract
U
:قرارداد
contract
U
تعهد
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
U
منقبض کردن
contract
U
کنترات پیمان .
contract
U
: پیمان بستن
contract
U
قرردادبستن
contract
U
قرارداد بستن
contract
U
دچارشدن
contract
U
منقبض شدن
contract
U
پیمان
contract
U
همکشیدن
contract
U
عقد
contract
U
مقاطعه کاری کردن
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
U
منقبض شدن مخفف کردن
in contract
U
طبق قرارداد
contract
U
قرارداد
contract with
U
عقد کردن
contract
U
کنترات کردن منقبض کردن
according to the contract no. ...
U
طبق قرارداد شماره ...
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
all in contract
U
قراداد کلی
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
by contract
U
بطور مقاطعه
fulfill a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
honour a contract
U
قرارداد را محترم شمردن
unilateral contract
U
تعهد یک جانبه ایقاع
void contract
U
عقد باطل
haulage contract
U
قرارداد حمل و نقل
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
valid contract
U
عقد صحیح
gratuitous contract
U
عقد غیر معوض
forced contract
U
عقد مکره
formula of contract
U
صیغه عقد
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
futures contract
U
قرارداد سلف
futures contract
U
قرارداد اینده
validity of contract
U
صحت قرارداد
frustration of contract
U
بی نتیجه ماندن قرارداد
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
perform a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
value cost contract
U
پیمان بستن با قیمتهای پایه
dishonour a contract
U
قرارداد را محترم نشمردن
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
contract of sales
U
قرارداد فروش
contract of sale
U
عقد بیع
contract of sale
U
قرارداد فروش
contract of reward
U
جعاله
contract of guarantee
U
عقد ضمان
contract of guarantee
U
ضمان عقدی
contract of farmletting
U
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
U
مزارعه
contract of affreightment
U
قراردادحمل
contract of affreightment
U
قرارداد اجاره کشتی
contract note
U
سند قرارداد
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
contract guarantee
U
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
U
منحنی قرارداد
contract curve
U
منحنی مبادله
contract period
U
دوره قرارداد
contract period
U
مدت قرارداد
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract
U
عقد موجل
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
written contract
U
پیمان نامه
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
unilateral contract
U
قراردادایقاعی
cost plus contract
U
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract work
U
پیمانکاری
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification
U
مشخصات قرارداد
contract scheduling
U
برنامه ریزی قرارداد
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract quantity
U
حجم قرارداد
contract control
U
کنترل دینامیکی
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
sales contract
U
قرارداد فروش
social contract
U
قرار داد اجتماعی
social contract
U
قرارداد اجتماعی
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
parties to the contract
U
طرفین عقد
parties to the contract
U
متعاقدین
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract
U
متعاملین
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
simple contract
U
قرارداد شفاهی
reward contract
U
عقد جعاله
revocable contract
U
عقد مجاز
revocable contract
U
عقد جایز
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract
U
شبه قرارداد
quasi contract
U
شبه عقد
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
provisions of a contract
U
شرایط قرار داد
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
prime contract
U
قرارداد اصلی
optional contract
U
غیر واجب
optional contract
U
خیاری
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
to put to contract
U
بمناقصه گذاشتن
labor contract
U
قرارداد کار
to come within the scope of a contract
U
در حیطه یک قرارداد بودن
irrevocable contract
U
عقد لازم
invalid contract
U
عقد فاسد
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
inoperative contract
U
عقد غیر نافذ
unauthorized contract
U
عقد فضولی
unconditional contract
U
عقد منجز
illegal contract
U
قرارداد غیر قانونی
the contract is still valid
U
خودباقی است
law of contract
U
قانون قرارداد
optional contract
U
مجازی
optional contract
U
عقد خیاری
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
requirements of a contract
U
مقتضای عهد
open contract
U
قرارداد غیر معین
open contract
U
قرارداد باز
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
multilateral contract
U
قرارداد چند جانبه
marriage contract
U
عقد نکاح
marriage contract
U
عقد نامه
license contract
U
قرارداد اجازه استفاده
the contract is still valid
U
قراردادباعتبار
lease contract
U
عقد اجاره
lease contract
U
اجاره نامه
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
contract control
U
کنترل تغایر
breach of contract
U
نقض مفادقرارداد
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
assignment of contract
U
انتقال قرارداد
avoidance of a contract
U
لغو یک قرارداد
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
breach of contract
U
تخلف از قرارداد
based on a contract
U
قراردادی
bilateral contract
U
قرارداد دو جانبه
breach of contract
U
نقض قرارداد
completion of contract
U
امضای قرارداد
conditional contract
U
عقد مشروط
conditional contract
U
عقد معلق
conclusion of a contract
U
مبایعه
conditions of contract
U
شرایط قرارداد
conclusion of a contract
U
parties two between asale of
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
composition contract
U
قرارداد ارفاقی
enter into a contract
U
عقد بستن
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
conclude a contract
U
عقد بستن
contract clause
U
شرط متعارف در هر قرارداد
reasonableness of terms in contract
U
معقول بودن شرایط قرارداد
open end contract
U
قرارداد نامحدود
open end contract
U
قرارداد باز
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
The contract has been draw up in eight articles .
U
این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
time the essence of the contract
U
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
unit price contract
U
قیمت واحد تصویب شده درقرارداد
This contract is of unlimited duration.
U
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
The contract has a few years to run .
U
به انقضای قرار داد چند سال مانده
No such a thing has been stipulated in the contract.
U
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
contract in set form
U
قرارداد تیپ
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
contract escalation clause
U
ماده تعدیل قرارداد
contract shipment number
U
شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
To be in the red . To contract a debt .
U
قرض بالاآوردن
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
contract bonds and guarantees
U
ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
contract price adjustment
U
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
contract price adjustment
U
تعدیل قیمت قرارداد
contract shipment number
U
شماره بارنامه کالای ارسالی
An open - dated agreement ( contract) .
U
قرارداد بدون مدت
This contract is in fact ascrap of paper .
U
این قرار داد درواقع یک کا غذ پاره است
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
U
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
option of contract invalid in part
U
خیار تبعیض صفقه
enewal of contract by tacit agreement
U
تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
married under a contract unlimited perio
U
ازدواج کردن
married under a contract unlimited perio
U
زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com