English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
serial mouse U ماوس ترتیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mouse U حرکت میکند
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U esuoM ای که به کارت مخصوص وصل شده به باس کامپیوتر وصل است
mouse U esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse U مقابل حساسیت Mouse
mouse U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouse U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouse U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
mouse U فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse
mouse U ماوس
mouse U بند پیچ کردن
mouse U جستجو کردن
mouse U موش گرفتن
mouse U موش خانگی
mouse U موش
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
meadow mouse U موش پنسیلوانی
as timid as a mouse <idiom> U مثل موش [ترسو]
cordless mouse U ماوس بی سیم [کامپیوتر]
cordless mouse U موشواره بی سیم [کامپیوتر]
field mouse U موش صحرائی
cordless mouse U موشی بی سیم [کامپیوتر]
mouse ear U گل مرا فراموش مکن
mouse trap U تله موش
mouse trap U نوعی جنگ افزار ضدزیردریایی
mouse button U دکمه ماوس
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
mechanical mouse U وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
harvest mouse U موش خرمن
harvest mouse U یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
flying mouse U موش خرمای پرداراسترالیایی
bus mouse U ماوس گذری
bus mouse U ماوس خطی
mouse deer U اهوی ختا
flitter mouse U شبکور
flitter mouse U شب پره
to be [as] poor as a church mouse <idiom> U بیش از اندازه تنگدست بودن
play cat and mouse with someone <idiom> U موش و گربه بازی کردن
The cat ate the whole mouse. U گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
The mouse was unable to get into the hole , yet it. <proverb> U موش توى سورخ نمى رفت جاروب هم به دمش بست .
as poor as a church mouse U مثل گدای شب جمعه [فقیر]
left handed mouse U تشخیص Mouse به طوری که کار دو دگمه از پیش مشخص شده است
Though thy enemy seen a mouse , yet watch him like. <proverb> U گر چه دشمنت موش است او را شیر بین .
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. U او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
Two cas and a mouse , two wives in one house , two. <proverb> U دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
serial right U حق چاپ نسخهای بدفعات
serial U سری
serial U مسلسل
serial U فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
serial U مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial U نوبتی
serial U ترتیبی
serial U حرکت پشت سر هم
serial U پشت سر هم
serial U سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial U زنجیرهای
serial U نشریه
serial U سریال
serial U ترتیبی جزء بجزء
serial U پیاپی
serial U دوری
serial U نوبتی ردهای
serial U ردیفی
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial U سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serial U و به صورت سری
serial U ارسال داده یک بیت در هر زمان .
serial U حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial U eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial U اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial U دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial U فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial U کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serial U کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serial U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serial U فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial U چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
serial U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
serial U ارسال سریال
serial U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial U مرتب
serial printer U چاپگر نوبتی
serial printer U چاپگر سری
serial processing U پردازش نوبتی
serial processing U پردازش سری
serial reproduction U بازافرینی زنجیرهای
serial storage U انباره نوبتی
serial storage U انباره سری
serial subtractor U کاهشگر نوبتی
serial tranmission U مخابره نوبتی
serial transmission U ارسال سری
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
serial learning U یادگیری زنجیرهای
serial port U درگاه ترتیبی
serial port U مدخل سری
serial operation U عملیات سری
serial access U دستیابی نوبتی
serial access U دستیابی سری
serial access U دستیابی پیاپی
serial numbers U شماره سری
serial numbers U شماره سری اقلام
serial numbers U شماره سریال
serial numbers U شماره پیاپی
serial number U شماره سری
serial number U شماره سری اقلام
serial number U شماره سریال
serial number U شماره پیاپی
serial adder U افزایشگر نوبتی
serial adder U جمع کننده سری
serial operation U عمل نوبتی
serial interface U رابط سری
serial feeding U تغذیه نوبتی
serial feeding U خورش پیاپی
serial data U داده سری
serial correlation U همبستگی دوری
serial correlation U همبستگی پیاپی
serial computer U کامپیوترنوبتی
serial computer U کامپیوتر سری
serial computer U کامپیوتر نوبتی
serial anticipation U پیش بینی زنجیرهای
allotment serial number U شماره سری سهمیه واگذارشده
serial input\output U ورودی و خروجی سری
serial access memory U حافظه با دستیابی پیاپی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com