Perdic | sequence counter | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sequence counter U	ترتیب شمار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	electronic counter counter measures U	اقدامات ضد ضد الکترونیکی
	sequence U	رشته
	sequence U	ردیف
	sequence U	ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
	sequence U	ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
	sequence U	بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
	sequence U	مجموعهای از ارقام دودویی
	sequence U	تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
	sequence U	دنباله [ریاضی]
	sequence U	ترادف
	sequence U	توالی
	sequence U	کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
	sequence U	پی رفت
	sequence U	ترادف تسلسل
	sequence U	تابعیت
	sequence U	رشته ترتیب
	sequence U	به ترتیب مرتب کردن دنباله
	sequence U	ترتیب دادن
	sequence U	مراحل کار
	sequence U	زنجیره
	sequence U	مراحل
	sequence U	سلسله مراتب
	sequence U	ترتیب
	sequence check U	بررسی ترتیبی
	sequence check U	مقابله ترتیب
	propagation sequence U	مرحله انتشار
	propagation sequence U	تسلسل انتشار
	sequence checking U	مقابله ترتیبی
	sequence checking U	کنترل متوالی
	sequence control U	کنترل ترتیب
	sequence control U	کنترل ترتیبی
	sequence control U	کنترل متوالی
	sequence curcuit U	مدار ترتیبی
	main sequence U	رشته اصلی
	sequence curcuit U	مدار چند مرحلهای
	collating sequence U	ترتیب تلفیقی
	initiation sequence U	مرحله اغازی
	collating sequence U	توالی ترتیب رشته تلفیق
	calling sequence U	ترتیب فراخوانی
	calling sequence U	دبناله فراخوانی
	calling sequence U	مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
	calling sequence U	دنباله فراخوانی
	compose sequence U	ترتیب ساختگی
	compose sequence U	دخشه ساختگی
	control sequence U	ترتیب کنترل
	approach sequence U	ترتیب توالی تقرب هواپیماها
	zero sequence component U	مولفه همقطب
	impluse sequence U	توالی ضربه جریان
	sequence number U	شماره ترتیب توالی
	alphameric sequence U	ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
	arithmetic sequence U	تصاعد حسابی [ریاضی]
	sequence number U	شماره ترتیب
	developmental sequence U	زنجیره رشدی
	sonnet sequence U	غزلیات مرتبط
	sonnet sequence U	غزلیات دارای موضوع واحد
	sonnet sequence U	غزل گروهه
	sequence valve U	شیر هماهنگ کننده
	sequence structure U	ساختار ترتیبی
	sequence of command U	ترتیب توالی فرامین
	sequence rule U	قاعده توالی
	sequence of tenses U	مطابقه زمانها
	sequence of events U	رشته حوادث
	fuel handling sequence U	سکونساستعمالسوخت
	main sequence stars U	ستارگان رشته اصلی
	sequence control structure U	ساختار کنترل ترتیبی
	sum of the terms of an infinite sequence U	مجموع یک دنباله [ریاضی]
	sum of the terms of an infinite sequence U	سری [ریاضی]
	positive sequence polyphase system of or U	مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
	positive sequence polyphase system U	مدار چند فازی مستقیم
	positive sequence power in a three phase U	توان مستقیم مدار سه فازی
	under the counter U	داروی بدون نسخه وغیر مجاز
	up/down counter U	شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
	outside counter U	روریهمعکوس
	over the counter U	خارج از بورس فروخته شده
	under the counter <idiom> U	مخفیانه فروخته شدن
	over-the-counter <adj.> U	خارج از بورس [فروخته شده ]
	counter- U	پیشوندی به معنای مخالف یاضد
	under the counter U	قاچاقی
	counter U	درجهت مخالف
	counter U	پیشخوان
	counter U	باجه
	counter U	گیشه
	counter U	متقابل
	counter U	پیشخوان باجه
	counter U	حمله
	counter U	چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
	counter U	ضربت متقابله معامله به مثل
	counter U	پیشخان
	counter U	شمارنده
	counter U	درروبرو
	counter U	معکوس
	counter U	بالعکس
	counter U	مقابله کردن تلافی کردن
	counter U	شمارشگر
	counter U	مقابله کردن
	counter U	جواب دادن معامله بمثل کردن با
	counter U	ضربت زدن ضد
	counter U	مقابل دستگاه شمارنده
	counter U	عقربه شمارش
	counter U	کنتور
	counter U	باجه تلاقی کردن
	counter U	ضربت متقابل
	counter U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	counter U	برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
	counter U	ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
	counter U	ضد
	counter U	بساط
	counter U	دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
	counter U	شمارگر
	program counter U	شمارشگربرنامه
	location counter U	مکان شمار
	modulo n counter U	شمارنده به پیمانه
	speed counter U	کنتورسرعت
	step counter U	گام شمار
	to nails to counter U	رسوا کردن
	turns counter U	دور شمار
	line counter U	شمارنده سطر
	instruction counter U	شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
	loop counter U	شمارنده حلقه
	magnetic counter U	کنتور مغناطیسی
	program counter U	شمارنده برنامه
	ring counter U	شمارنده حلقهای
	pulse counter U	پالس شمار
	photon counter U	شمارگر فوتونی
	pulse counter U	ضربه شمار
	repeat counter U	شمارنده تکرار
	counter-revolution U	ضد انقلاب
	speed counter U	شمارشگر عده دور
	row counter U	رجشمار
	over-the-counter market U	بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
	counter espionage U	عملیات ضدجاسوسی
	counter-espionage U	عملیات ضدجاسوسی
	counter-vault U	قوس کفبند
	counter-scrap U	دیوار
	counter-poise U	پل متحرک باسکولی
	counter-mure U	موج شکن
	counter-lath U	توفال
	counter-lath U	تخته سقف
	counter-fort U	[شمع پشتیبان دیوار]
	counter espionage U	ضد جاسوسی
	Geiger counter U	شمارگر گایگر- مولر
	Geiger counter U	شمارشگر مولر
	counter attack U	حمله متقابله
	counter attack U	پاتک
	counter-attack U	حمله متقابله
	counter-attack U	پاتک
	counter-attacks U	حمله متقابله
	counter-attacks U	پاتک
	counter-change U	نقش شطرنجی
	counter-brace U	تیر تقویت عرضی
	counter-productive U	گزندآور
	counter-productive U	زیانبخش
	counter-measures U	پیشگیری
	counter-measures U	پادکار
	counter-measures U	اقدام جبران کننده
	counter-measures U	چارهجویی
	counter-measures U	اقدام متقابل
	counter-measure U	پیشگیری
	counter-measure U	پادکار
	counter-measure U	اقدام جبران کننده
	counter-measure U	چارهجویی
	counter-productive U	آسیبآور
	counter-productive U	پادفرآور
	counter-arch U	[قوسی مخالف قوس دیگر]
	counter-apse U	[محرابی مخالف محراب دیگر]
	counter shed U	پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
	counter-revolutionary U	ضدرژیم
	ticket counter U	جایگاهبلیط
	tape counter U	شمارشگرنوار
	counter preparation U	تیر ضد تهیه
	information counter U	جایگاهاطلاعات
	counter-revolutions U	جنبش برای سرکوبی انقلاب
	counter-revolutions U	ضد انقلاب
	counter-revolution U	جنبش برای سرکوبی انقلاب
	counter-measure U	اقدام متقابل
	address counter U	نشانی شمار
	counter military U	ضد عملیات نظامی
	counter gambit U	گامبی متقابل
	counter force U	نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
	counter flood U	اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
	counter fire U	اتش ضد اتشباربر علیه دشمن
	counter fire U	اتش متقابل
	counter fert U	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
	counter e.m.f. cell U	پیلهای برق وارانی
	counter disengagement U	حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
	counter current U	جریان متقابل
	counter current U	جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
	counter credit U	اعتبار متقابل
	counter guerilla U	ضد چریکی
	counter guerilla U	ضد گریلایی
	counter memorial U	یادداشت متقابل اخطار متقابل
	counter memorial U	جواب یادداشت
	counter mechanism U	طرزکارشمارشگر
	counter mechanism U	مکانیسم شمارشگر
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	counter jumper U	شاگرد دکان
	counter jumper U	فروشنده دکان
	counter jump U	پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
	counter ion U	یون مخالف
	counter intelligence U	ضداطلاعات