Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
secondary storage medium
U
رسانه انباره ثانوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
secondary storage
U
انباره ثانویه
secondary storage
U
حافظه ثانویه
secondary storage
U
انباره ثانوی
secondary storage device
U
دستگاه حافظه ثانوی
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
U
محیط
medium
U
ملا "
medium
U
میانه
medium
U
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium
U
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
U
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
medium
U
وسط یا میانگین
medium
U
واسط
medium
U
حد وسط
medium
U
محیط کشت
medium
U
وسیله
medium
U
متوسط معتدل
medium
U
رسانه
medium
U
واسطه
medium
U
متوسط
medium
U
میانجی واسطه
medium
U
وسیله انجام کار
medium
U
واسطه دلال
medium
U
میانی
medium
U
مقدار متوسط
medium
U
معدل
medium speed
U
بیت در ثانیه
empty medium
U
رسانه تهی
virgin medium
U
رسانه بکر
end of medium
U
انتهای رسانه
virgin medium
U
واسطه دست نخورده
polarization of a medium
U
قطبش محیط
transfer medium
U
رسانه انتقال
medium artillery
U
توپخانه متوسط
dispersive medium
U
محیط پخش
medium steak
U
استیک متوسط سرخ یا پخته شده
circulating medium
U
وسیله انتقال قدرت خرید
medium-dry
U
شرابنهچندانشیرین RO
medium curing
U
قیرهای محلول کندگیر
data medium
U
داده رسان
data medium
U
رسانه داده ها
dispersion medium
U
محیط پاشندگی
medium voltage
U
ولتاژ متوسط
medium of exchange
U
وسیله مبادله
medium of exchange
U
وسیله داد وستد
medium lampholder
U
سرپیچ معمولی
medium gravle
U
شن متوسط
medium frequency
U
فرکانس میانه
medium frequency
U
بسامد متوسط
medium cloud
U
ابرهای متوسط
medium term
U
میان مدت
medium wave
U
موج متوسط
medium pacer
U
توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium range
U
با شعاع عمل متوسط
medium range
U
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
medium scale
U
در مقیاس متوسط
medium scale
U
نقشه مقیاس متوسط
medium pace bowler
U
توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium carbon steel
U
فولادباکربن متوسط
a medium sized car
U
یک اتومبیل متوسط
medium scale intergration
U
مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium term loan
U
وام میان مدت
medium term planning
U
برنامه ریزی میان مدت
medium scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium energy particle
U
ذره با انرژی متوسط
medium energy particle
U
ذره میان انرژی
medium scale integration
U
مدار مجتمع با دو قطعه
medium frequency motor
U
موتور با فرکانس میانی
medium format SLR (6 x 6)
U
شکلمتوسطSLR
iron at medium setting
U
درجهمیانیدراتو
medium term forecast
U
پیش بینی میان مدت
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary
U
در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary
U
کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary
U
سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary
U
نیست
secondary
U
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary
U
هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary
U
درجه دوم
secondary
U
یدکی
secondary
U
ثانویه
secondary
U
ثانوی
secondary
U
حاکی از زمان گذشته
secondary
U
کمکی
secondary
U
فرعی
Short medium and long wave
موج کوتاه ومتوسط و بلند
track
[on a sound recording medium]
U
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
track
[on a sound recording medium]
U
تیتر آهنگ
medium range ballistic missile
U
موشک بالستیک میان برد
medium tension distribution line
U
خطسیرپخشفشارمتوسط
secondary planet
U
انگل قمر
secondary planet
U
ملتزم
secondary planet
U
ماه
secondary processes
U
فرایندهای ثانوی
secondary productivity
U
فراوردگی دومین
secondary qualities
U
صفات ثانوی
secondary armament
U
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary amine
U
امین نوع دوم
secondary planet
U
اقمار
secondary stresses
U
تنشهای درجه دوم
secondary amine
U
امین 2 درجه
secondary port
U
بندر فرعی
secondary alcohol
U
الکل 2 درجه
secondary airflow
U
جریان هوای فرعی
secondary port
U
,
secondary port
U
subordinatestation : syn
secondary port
U
station secondary
secondary stress
U
خستگی فرعی
secondary gain
U
بهره ثانوی بیماری
secondary treatment
U
پاکسازی دومین
secondary treatment
U
تصفیه دومین
secondary effect
U
اثر جانبی
secondary sewers
U
لولههای فرعی فاضلاب
secondary soil
U
خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary stairs
U
پلکان فرعی
secondary standard
U
استاندارد ثانویه
secondary alcohol
U
الکل نوع دوم
secondary key
کلید ثانویه
secondary schools
U
دبیرستان
secondary road
U
جاده فرعی یا درجه 2
secondary effects
U
آثار جانبی
secondary reinforcer
U
تقویت کننده ثانوی
secondary winding
U
سیم پیچ ثانویه
secondary winding
U
سیم پیچ خروجی
secondary wire
U
سیم خروجی
secondary reward
U
پاداش ثانوی
secondary road
U
جاده درجه دو
of secondary importance
U
کمترمهم
of secondary importance
U
از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
secondary school
U
دبیرستان
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary effect
U
اثر فرعی
secondary markets
U
بازارهای ثانوی
secondary emission
U
صدور ثانوی
secondary electron
U
الکترون ثانوی
secondary elaboration
U
بسط ثانوی
secondary effects
U
اثرات ثانوی
secondary cell
U
پیل باتری
secondary education
U
اموزش متوسطه
secondary drive
U
سائق ثانوی
secondary markets
U
بازارهای فرعی
secondary current
U
جریان خروجی
secondary effect
U
نتیجه جانبی
secondary effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary item
U
کالای تدارکاتی فرعی
secondary item
U
اقلام فرعی تدارکاتی
secondary inhibitor
U
بازدارنده ثانوی
secondary hydrogen
U
هیدروژن درجه دوم
secondary hydrogen
U
هیدروژن 2 درجه
secondary function
U
کارکرد ثانوی
secondary evidence
U
ادله فاقداعتبار زیاد
secondary evidence
U
ادله درجه دوم
secondary effects
U
اثرهای جانبی
secondary position
U
موضع یدکی
secondary position
U
موضع فرعی
secondary costs
U
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary consumers
U
مصرف کنندگان دومین
secondary cone
U
برج هدایت یدکی ناو
secondary carbon
U
کربن 2 درجه
secondary root
U
دومینریشه
secondary obligation
U
تعهدات ثانویه
secondary plan
U
طرح ثانوی
secondary planet
U
پیرو
secondary planet
U
همراه
secondary reflector
U
منعکسکنندهثانوی
secondary mirror
U
دومینآینه
secondary beam
U
تیرک
secondary inlet
U
دومینوردی
secondary battery
U
باتری بارشدنی
secondary battery
U
پیل باتری
secondary channel
U
دومینجهت
secondary carbon
U
کربن نوع دوم
secondary coil
U
پیچک ثانوی
secondary memory
U
حافظه ثانویه
secondary picketing
U
کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary modern
U
نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary action
U
انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary unit
U
واحد فرعی
secondary motivation
U
انگیزش ثانوی
secondary nozzle
U
نازل ثانویه
tumble dry at medium to high temperature
U
بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید
secondary emission ratio
U
شدت صدور ثانوی
secondary projection area
U
منطقه فرافکنی ثانوی
secondary great circle
U
دایره عظیمه ثانویه
secondary electron emission
U
پیل ثانویه الکترون
secondary mental deficiency
U
عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary structure of portein
U
ساختار دوم پروتئین
secondary sex characteristics
U
ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary consumers: carnivores
U
دومینمصرفکننده
secondary consumers: insectivores
U
دومینمصرفکننده
secondary marshalling track
U
دومینراهباریکه
secondary emission characteristic
U
مشخصه صدور ثانوی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
U
یونیماک
[حمل و نقل]
storage
U
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
U
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
U
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
U
دیسک برای ذخیره داده
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
U
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com