English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
secondary key کلید ثانویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
secondary school U دبیرستان
secondary schools U دبیرستان
secondary U فرعی
secondary U کمکی
secondary U حاکی از زمان گذشته
secondary U ثانوی
secondary U ثانویه
secondary U یدکی
secondary U درجه دوم
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary U نیست
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary U کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary U در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary position U موضع یدکی
secondary position U موضع فرعی
secondary cell U پیل باتری
secondary unit U واحد فرعی
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
of secondary importance U از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
of secondary importance U کمترمهم
secondary airflow U جریان هوای فرعی
secondary alcohol U الکل 2 درجه
secondary alcohol U الکل نوع دوم
secondary amine U امین 2 درجه
secondary amine U امین نوع دوم
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary battery U پیل باتری
secondary battery U باتری بارشدنی
secondary beam U تیرک
secondary carbon U کربن 2 درجه
secondary carbon U کربن نوع دوم
secondary coil U پیچک ثانوی
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary current U جریان خروجی
secondary drive U سائق ثانوی
secondary education U اموزش متوسطه
secondary effects U اثرات ثانوی
secondary elaboration U بسط ثانوی
secondary electron U الکترون ثانوی
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
secondary emission U صدور ثانوی
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
secondary evidence U ادله درجه دوم
secondary evidence U ادله فاقداعتبار زیاد
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary great circle U دایره عظیمه ثانویه
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
secondary hydrogen U هیدروژن درجه دوم
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary item U اقلام فرعی تدارکاتی
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary markets U بازارهای فرعی
secondary memory U حافظه ثانویه
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary motivation U انگیزش ثانوی
secondary nozzle U نازل ثانویه
secondary obligation U تعهدات ثانویه
secondary plan U طرح ثانوی
secondary planet U پیرو
secondary planet U همراه
secondary planet U ملتزم
secondary planet U انگل قمر
secondary planet U اقمار
secondary planet U ماه
secondary port U بندر فرعی
secondary port U ,
secondary port U subordinatestation : syn
secondary port U station secondary
secondary processes U فرایندهای ثانوی
secondary productivity U فراوردگی دومین
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
secondary qualities U صفات ثانوی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
secondary reward U پاداش ثانوی
secondary road U جاده درجه دو
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary stairs U پلکان فرعی
secondary standard U استاندارد ثانویه
secondary storage U انباره ثانویه
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary storage U انباره ثانوی
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
secondary stress U خستگی فرعی
secondary stresses U تنشهای درجه دوم
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
secondary treatment U پاکسازی دومین
secondary treatment U تصفیه دومین
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
Other Matches
secondary action U انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary picketing U کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary effect U اثر جانبی
secondary effect U اثر فرعی
secondary effect U نتیجه جانبی
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effects U اثرهای جانبی
secondary root U دومینریشه
secondary reflector U منعکسکنندهثانوی
secondary mirror U دومینآینه
secondary winding U سیم پیچ خروجی
secondary wire U سیم خروجی
secondary channel U دومینجهت
secondary inlet U دومینوردی
secondary effects U آثار جانبی
secondary consumers: carnivores U دومینمصرفکننده
secondary consumers: insectivores U دومینمصرفکننده
secondary marshalling track U دومینراهباریکه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com