English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secondary great circle U دایره عظیمه ثانویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
great circle U بزرگترین دایره محیط یک کره
great circle U دایره عظیمه
great circle U دایره عظیمه سماوی
great circle route U کمان دایره عظیمه
great circle route U مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
secondary U در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary U کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary U نیست
secondary U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U فرعی
secondary U کمکی
secondary U حاکی از زمان گذشته
secondary U ثانوی
secondary U ثانویه
secondary U یدکی
secondary U درجه دوم
circle eight U چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
circle U دویدن در مسیر منحنی
circle U جفتی
circle U دورزدن
circle U گرفتن احاطه کردن
inner circle U دایرهداخلی
circle U دایره
circle U محیط دایره
circle U محفل حوزه
circle U قلمرو
circle U دور
circle U مدورساختن
secondary education U اموزش متوسطه
secondary drive U سائق ثانوی
secondary current U جریان خروجی
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
secondary inlet U دومینوردی
secondary coil U پیچک ثانوی
secondary effects U اثرات ثانوی
secondary elaboration U بسط ثانوی
secondary electron U الکترون ثانوی
secondary emission U صدور ثانوی
secondary mirror U دومینآینه
secondary evidence U ادله درجه دوم
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary reflector U منعکسکنندهثانوی
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
secondary carbon U کربن نوع دوم
secondary carbon U کربن 2 درجه
of secondary importance U از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
of secondary importance U کمترمهم
secondary airflow U جریان هوای فرعی
secondary alcohol U الکل 2 درجه
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
secondary effects U آثار جانبی
secondary planet U ماه
secondary channel U دومینجهت
secondary alcohol U الکل نوع دوم
secondary amine U امین 2 درجه
secondary amine U امین نوع دوم
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary battery U پیل باتری
secondary battery U باتری بارشدنی
secondary beam U تیرک
secondary evidence U ادله فاقداعتبار زیاد
secondary hydrogen U هیدروژن درجه دوم
secondary wire U سیم خروجی
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary road U جاده درجه دو
secondary reward U پاداش ثانوی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
secondary qualities U صفات ثانوی
secondary productivity U فراوردگی دومین
secondary stairs U پلکان فرعی
secondary standard U استاندارد ثانویه
secondary storage U انباره ثانویه
secondary winding U سیم پیچ خروجی
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
secondary treatment U تصفیه دومین
secondary treatment U پاکسازی دومین
secondary stresses U تنشهای درجه دوم
secondary stress U خستگی فرعی
secondary storage U انباره ثانوی
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary processes U فرایندهای ثانوی
secondary port U station secondary
secondary port U subordinatestation : syn
secondary memory U حافظه ثانویه
secondary markets U بازارهای فرعی
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary key کلید ثانویه
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
secondary item U اقلام فرعی تدارکاتی
secondary motivation U انگیزش ثانوی
secondary nozzle U نازل ثانویه
secondary obligation U تعهدات ثانویه
secondary port U ,
secondary port U بندر فرعی
secondary planet U اقمار
secondary planet U انگل قمر
secondary planet U ملتزم
secondary planet U همراه
secondary planet U پیرو
secondary plan U طرح ثانوی
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary root U دومینریشه
secondary effect U اثر فرعی
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect U نتیجه جانبی
secondary effect U اثر جانبی
secondary position U موضع یدکی
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
secondary unit U واحد فرعی
secondary position U موضع فرعی
secondary effects U اثرهای جانبی
secondary picketing U کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary cell U پیل باتری
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary schools U دبیرستان
secondary school U دبیرستان
secondary action U انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
azimuth circle U دایره سمتیه
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
circle graph U نمودار دایرهای
small circle U دایره صغیره
center circle U دایره میانی
center circle U دایره وسط زمین
circle of influence U دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
color circle U دایره رنگها
area of a circle U مساحت دایره [ریاضی]
giant circle U افتاب شکسته
flank circle U جفتی خرک
face off circle U هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
stalder circle U اشتادلر
elevation circle U قطاع درجه
dip circle U میل سنج
circle dodge U گریز از حریف در مسیرمنحنی
diffusion circle U دایره پخش
azimuth circle U سمت گیر
azimuth circle U سمت نما
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
circle chart U گراف دایره ای [ریاضی]
semi circle U نیم دایره
Arctic Circle U مدار قطب شمال
dress circle U صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
small circle U دایره صغیره سماوی
vicious circle U دور و تسلسل
circle chart U نمودار دایره ای [ریاضی]
area of a circle U مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
arc de circle U خمش
antarctic circle U مدار قطب جنوب
altitude circle U صفحه ارتفاع سنج هواپیما
aiming circle U زاویه یاب فرماندهی
on-deck circle U دررویدایره
circumscribed circle U دایره محیطی [ریاضی]
vicious circle U دور معیوب
mill circle U چرخ اسیاب ژیمناستیک
hip circle U چرخ جلو روی پارالل
kick circle U دایره 8/81 متری وسط میدان
leg circle U جفتی
throwing circle U دایره پرتاب نیزه
marker circle U دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
the vicious circle U دور تسلسل
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
mohr's circle U دایره موهر
mohr's circle U دایره مور
three point circle U قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
tip circle U دوره نوک
vertical circle U دایره قائم
hole circle U گردی سوراخ
hour circle U دایره ساعتی
hour circle U نصف النهار حلقه مدرج
hrowing circle U دایره پرتاب دیسک
turning circle U دایره چرخش ناو
turning circle U دایره گردش
vertical circle U دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
traffic circle U دایرهی یک طرفه
central circle U دایرهوسط
striking circle U دایرهبرخورد
restricting circle U دایرهممنوعه
outer circle U دایرهخارجی
come full circle <idiom> U کاملا برعکس
root circle U دوره پای دندانه
unit circle U دایره واحد [ریاضی]
pitch circle U دایره گام
parhelic circle U هاله روشن بالای افق
station circle U چرخههواشناسی
north circle U دایره شمالگان
centre circle U دایرهمرکزی
goal circle U محدودهگل
tactile circle U دایره بساوشی
vicious circle <idiom> U دلیل وتاثیری بانتیجه بد
stress circle U دایره تنش
stalder circle U چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com