Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
school zone
U
قلمرومدرسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zone
U
کمربند
zone
U
مدارات
zone
U
مدار
zone
U
قلمرو
zone
U
بخش
zone
U
کمربند حبه باروت
zone
U
دفاع منطقهای
zone
U
منطقه ناحیه
zone
U
حوزه
zone
U
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone
U
محوطه
zone
U
منطقه عمل
zone
U
منطقه
zone
U
ناحیه
zone
U
ناحیهای شدن
zone
U
منطقه دفاعی
zone
U
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
inner zone
U
منطقه اتش داخلی
inner zone
U
منطقه داخلی
zone
U
ناحیه دسته بندی
zone
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
U
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
U
زون
zone
U
نوار
zone
U
حیطه محدوده
the school is out
U
مدرسه تعطیل است
first school
U
-مخصوصبچههایبین5تا9سال
first school
U
پایهدبسبان
to go to school to
U
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to go to school
U
درس خواندن
to go to school
U
باموزشگاه رفتن
go to school
U
خواننده میله نوری
school
U
مدرسه
school
U
دبیرستان
school
U
جماعت
school
U
تدریس درمدرسه
school
U
دسته
school
U
اموزشگاه
school
U
مکتب دبستان
school
U
مکتب علمی یافلسفی
school
U
دسته ماهی
school
U
جماعت همفکر
school
U
گروه
school
U
تحصیل در مدرسه
school
U
گروه پرندگان
school
U
تربیب کردن
school
U
بمدرسه فرستادن درس دادن
school
U
مکتب
school
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
school
U
مرکز اموزش نظامی
school
U
دانشکده
school
U
مکتب نحله
school
U
تادیب یا تربیت کردن
school
U
رام کردن وعادت دادن
school
U
تربیت اسب
intertidal zone
U
نوار کشندی
zone of dispersion
U
منطقه پراکندگی گلوله ها
joint zone
U
منطقه مشترک
zone punch
U
سوراخ دسته بندی
kill zone
U
کشتارگاه
kill zone
U
منطقه کشتاردشمن
life zone
U
منطقه زیست شناسی
life zone
U
منطقه حیاتی
zone of contact
U
ناحیه تماس
zone of contact
U
محل برخورد
zone of fire
U
منطقه تیر
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
منطقه فرود
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
intertidal zone
U
نوار جذر و مدی
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
genital zone
U
ناحیه تناسلی
frigid zone
U
منطقه منجمده
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
U
منطقه ازاد
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone refining
U
پالایش منطقهای
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
intemperate zone
U
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
zone purification
U
تصفیه منطقهای
indifference zone
U
ناحیه خنثی
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone
U
منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hot zone
U
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
limnetic zone
U
لایه نورگیر اب
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
prohibited zone
U
منطقه ممنوعه
prohibited zone
U
حریم
the frigid zone
U
منطقه منجمده
the frigid zone
U
منطقه افسرده
red zone
U
دایره قرمز صفحه هدفگیری
tensile zone
U
منطقه کششی
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
saturated zone
U
منطقه اشباع
sublittoral zone
U
زون زیرکرانهای
sublittoral zone
U
نوار زیر کرانهای
strike zone
U
سیرمجاز گوی چوگان زن
strike zone
U
منطقه خط سیر
somatosensory zone
U
منطقه حسهای تنی
skip zone
U
منطقه کور رادیویی
shadow zone
U
منطقه کور عمق اب
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
separation zone
U
منطقه حد
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone
U
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
zone of action
U
منطقه عمل
zone of acceptability
U
منطقه قابل قبول
zone fire
U
اتش درو در عمق
zone fire
U
اتش درو
zone defence
U
دفاع منطقهای
zone decimal
U
دسته بندی ده دهی
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
zone bits
U
بیت منطقه بیت دسته بندی
zone bits
U
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
neutral zone
U
منطقه خنثی
neutral zone
U
منطقه بی طرف
neutral zone
U
منطقه بیطرف
weight zone
U
مربع وزن گلوله
oral zone
U
ناحیه دهانی
torrid zone
U
منطقه حاره
photic zone
U
نوار نوری
sensitive zone
U
منطقه حساس
smokeless zone
U
مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
beatten zone
U
منطقه مضروبه
blind zone
U
منطقه کور
defending zone
U
نقطهدفاعی
coastal zone
U
منطقه ساحلی
combat zone
U
منطقه رزم
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
communication zone
U
منطقه مواصلات
commutation zone
U
ناحیه کموتاسیون
attacking zone
U
منطقهحمله
contiguous zone
U
منطقه مجاور
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
service zone
U
بخشسرویسزدن
battle zone
U
منطقهجنگی
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
buffer zone
U
منطقه تامین
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
time zone
U
منطقه ساعتی جهانی
active zone of well
U
حوزه فعال چاه
attack zone
U
منطقه حمله
active zone of well
U
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
aeration zone
U
منطقه هواگیر
exclusion zone
U
مکانممنوعه
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
attacting zone
U
منطقه دروازه
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
edge zone
U
اطراف لبه
edge zone
U
ناحیه لبه
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
extraction zone
U
منطقه پرتاب بار
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
end zone
U
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
drop zone
U
منطقه فرود
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
defense zone
U
منطقه پدافند
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
dead zone
U
زاویه بیروح
danger zone
U
منطقه خطر
floral zone
U
منطقه گیاهی
Since I left school.
U
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
technical school
U
اموزشگاه فنی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
technical school
U
مدرسه فنی
technical school
U
هنرستان دبیرستان فنی
school psychology
U
روانشناسی اموزشگاهی
drop out (of school)
<idiom>
U
ترک مدرسه
school psychologist
U
روانشناس اموزشگاهی
It is some distance to the school .
U
تا مدرسه فاصله زیاد است
I must take the kid to school .
U
باید بچه راببرم مدرسه
school report
U
گزارش اموزشگاه
to enrol somebody at a school
U
کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
secondery school
U
مدرسه متوسطه
secondery school
U
دبیرستان
school year
U
سال تحصیلی
school slang
U
اصطلاح ویژه اموزشگاه
school truancy
U
مدرسه گریزی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com