Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scent bottle
U
عطر دان
scent bottle
U
شیشه عطری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scent
U
بو
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
scent
U
بوکشیدن
scent
U
ادراک
scent
U
رایحه خوشبویی
scent
U
پی
scent
U
سراغ سررشته
scent
U
ردشکار
scent
U
عطر
to put off the scent
U
ازجاده منحرف کردن
to put off the scent
U
گمراه کردن
scent bag
U
عنبرچه
to lose scent
U
گم کردن
to follow up the scent
U
رد چیزیرا گرفتن
to follow up the scent
U
بچیزی پی بردن
to follow up the scent
U
بابوردشکار را گرفتن
scent gland
U
نافه
scent bag
U
نافه
he is on the wrong scent
U
سر رشته کار را گم کرده است
buring scent
U
بوی تند
to put off the scent
U
پرت کردن
pick up a trail/scent
<idiom>
U
تشخیص جای پای انسان یا حیوان
To put someone off the scent. To draw a red herring across the trail.
رد گم کردن
bottle
U
شیشه
bottle
U
دربطری ریختن
bottle
U
محتوی یک بطری
bottle
U
بطری
nursing bottle
U
بطری شیربچه
the neck of a bottle
U
گردن بطری
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
case-bottle
U
شیشه چارپر
bottle-dungeon
U
سیاه چال
stock bottle
U
شیشه ذخیره
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
bottle opener
U
دربازکن
hit the bottle
<idiom>
U
الکل نوشیدن
bottle green
U
سبزپررنگ
bottle bank
U
سطلآشغالمخصوصبطری
water bottle
U
غمغهآب
bottle-feed
U
بچهایکهشیرخشکرابهشیرمادرشترجیحمیدهد
weighting bottle
U
فرف توزین
wash bottle
U
اب فشان
wash bottle
U
بطری شستشوی
bottle-opener
U
دربازکنبطری
To bottle up a sentiment.
U
احساسی رادر دل خود جمع کردن
To bottle up ones anger.
U
خشم خود را دردل نگاهداشتن
nursing bottle
U
شیشه شیر بچه
leather bottle
U
مشک
ink bottle
U
دوات
bottle neck
U
مهلکه
bottle holder
U
یاور
bottle holder
U
یار
bottle holder
U
پشت
bottle holder
U
نوکر یا ملازم پهلوان مشت زن
bottle flower
U
گل دکمه
bottle companion
U
هم پیاله
bottle brush
U
شیشه پاک کن
beather bottle
U
مشک
beather bottle
U
خیک
absorption bottle
U
بطری جذب
bottle-feeding
U
تغذیه با بطری
bottle feeding
U
تغذیه با بطری
feeding-bottle
U
بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
bottle neck
U
محل تراکم عبور ومرور
bottle neck
U
گیر در کار
bottle neck
U
مانع اشکال کار
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
ink bottle
U
مرکب دان
gourd bottle
U
قمقمه
gourd bottle
U
قمقمهای که ازکدوی قلیانی بسازند
feeding bottle
U
بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
gas bottle
U
سیلندر گاز کپسول گاز
gas bottle
U
بطری گاز
bottle rack
U
جا بطری
case bottle
U
شیشه چارپهلو
case bottle
U
چارپر
water bottle clip
U
گیرهنگهدارندهغمغمه
bottle silt sampler
U
نمونه برداری با بطری
bottle top mold
U
انگشتانه
bottle pocket billiard
U
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
gas washing bottle
U
بطری گاز شویی
The bottle is fI'lled up with water
U
بطری با آب پر شده است
hot-water bottle
U
کیسهآبگرم
black glass bottle
U
بطری
duplex weighting bottle
U
بطری دو دردار توزین
black glass bottle
U
بطلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com