Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
saturated transistor
U
ترانزیستور اشباع شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transistor transistor logic
U
منطق TTL
saturated
U
اشباع شده
saturated
U
اشباع
saturated
U
مشبع
saturated
U
سیر شده
saturated air
U
هوای اشباع شده
saturated colour
U
رنگهای روشن
saturated fats
U
چربی اشباع شده
saturated fat
U
چربی اشباع شده
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
saturated compound
U
ترکیب سیر شده
saturated ground
U
خاک سیر اب
saturated ground
U
زمین سیراب
saturated solution
U
محلول سیر شده
saturated vapour
U
بخار سیر شده
saturated zone
U
منطقه اشباع
saturated body
U
بخار مشبع
saturated hydrocarbon
U
هیدروکربن سیر شده
saturated soil paste
U
خمیر خاک اشباع
transistor
U
ترانزیستور
most transistor
U
ترانزیستور ماس
transistor
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor
U
برای ایجاد تابع منط قی
transistor
U
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistor
U
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistor
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor
U
تقویت کننده کریستالی
cut off transistor
U
ترانزیستور قطع
pnp transistor
U
emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
pnp transistor
U
طرح ترانزیستور دوقط بی که collector
pnp transistor
U
ترانزیستور پی ان پی
planar transistor
U
ترانزیستور مستوی
npn transistor
U
طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
npn transistor
U
ترانزیستور ان پی ان
field effect transistor
U
ترانزیستور اثر میدان
field effect transistor
U
ترانزیستور اف ای تی
high power transistor
U
ترانزیستور قدرت
high frequency transistor
U
ترانزیستور فرکانس بالا
integrate circuit transistor
U
ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
intermediate power transistor
U
ترانزیستور با قدرت متوسط
low power transistor
U
ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
diode transistor logic
U
DTL
field effect transistor
U
اف ای تی ترانزیستور با اثر میدان
direct coupled transistor logic
U
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
insulated gate field effect transistor
U
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
high frequency alloy juction transistor
U
ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com