English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
runway centre line markings U خطوسطخیابان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
runway threshold markings U خطحدنهاییهواپیما
runway side stripe markings U خطممتدکنارخیابانفرودگاه
centre line U خطمرکزی
centre service line U خطسویسزنیمیانی
markings U علامت گذاری
markings U نشان دار سازی نشان
identification markings U علایم شناسایی
control markings U علایم کنترل
runway U ماز
runway U خیابان پرواز
runway U راهرو ردپا
runway U باند پرواز
runway U باند فرودگاه
runway U مجرا
runway U راه پرواز باند پرواز
crane runway U مجرایبالابر
runway designation marking U خطتشخیصباندفرودگاه
runway greenhouse effect U اثر گلخانهای گریزان
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
right-of-centre U جناحراست محافظهکاران
centre U تمرکز یافتن
centre third U سومینخطمیانی
right centre U مرکزقائم
off centre U لنگ زدن
off centre U لنگی
off-centre U لنگ زدن
centre U میان
centre U مرکز
centre U وسط
centre U محل
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centre U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre U قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centre U نقط ه میانی چیزی
off-centre U لنگی
centre U درمرکز قرارگرفتن
centre U وسط ونقطه مرکزی
centre-stage U شرائطبسیار حساسو مهم
centre of gravity U مرکز ثقل
left centre U مرکزچپ
nerve centre U مرکز فرمان
centre chief U مهاجممیانی
centre game U بازی مرکزی
centre of mass U مرکز ثقل
centre of gravity U گرانیگاه
civic centre U مرکز شهر
community centre U محلاجتماعات
Take me to the city centre? U مرا به مرکز شهر ببرید.
How far is it to city centre? U تا مرکز شهر چقدر راه است؟
shopping centre U مرکزخرید
remand centre U بازداشتگاهموقت
reception centre U مکانیکهبرایافرادبیخانماناقامتگاهموقتیفراهممیآورد
leisure centre U مرکزتفریحیورزشی
left-of-centre U معتقدبهسوسیالیزم
centre of mass U گرانیگاه
detention centre U پذیرشهتل
health centre U مرکز سلامتی
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
centre electrode U الکترودمرکزی
centre field U مرکززمین
centre fielder U بازیکنمرکزی
centre flag U پرچموسطی
centre forward U مرکز
centre half U نیمهمیانی
centre hole U مرکزگودال
centre Keelson U مرکزالوارکیل
centre lane U بیندوخط
centre court U حیاطمیانی
centre console U میزفرمانمرکزی
profit centre U واحد دخل و خرج کننده
profit centre U مرکز سود
fluid centre U مرکز سیال
surrending the centre U تفویض مرکز
off centre load U بار خارج از مرکز
centre back U نیمهعقب
cost centre U مرکز هزینه یابی
centre base U ستونمرکزی
centre circle U دایرهمرکزی
centre mark U نقطهمرکزی
centre pocket U گودال
centre pocket U مرکزی
centre wheel U چرخهمیانی
centre castle U پل فرماندهی
garden centre U مکاندفنزباله
centre-aisle U راهرویمیانی
centre of activities U مرکز عملیات
centre-back U میانیعقب
conference centre U مرکزکنفرانس
centre of pressure U مرکز فشار
centre post U قسمتبدونآرایش
centre point U نقطهمرکزی
centre span U مرکزپل
centre spot U خالوسط
civic centre U میانگاه شهر
centre strap U نوارمیانی
centre plate U keel drop
centre pawns U پیادههای مرکزی شطرنج
shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
centre of crest circle U مرکز انحنای ستیغ
centre of crest circle U مرکز خمیدگی
centre back vent U پیلیپشت
centre holding variation U واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
What's the fare to city centre? U نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
Can I drive to the centre of town? U آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
urban centre of a community U مرکز شهرک
shopping centre [British] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
principal centre of affairs U مرکز مهم امور
centre face-off circle U دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
retail shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
He was spending money right,left and centre. U چپ وراست پول خرج می کرد
retail shopping centre [British] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
line by line analysis U تجزیه سطر به سطر
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault U تماس خطوط
line to line fault U اتصال کوتاه بین دو فاز
line by line milling U فرز کردن سطری
line by line milling U فرز کردن سطر به سطر
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
line to line spacing U فاصله سطور
Are you still on the line? U خط را قطع نکردی؟
line U طناب خط
line U ریسمان
line U طناب سیم
line U رسن
out of line U خارج از خط جبهه
line U خط صف
line U صفی در خط
line U در سمت
on the line U هواپیمای اماده پرواز
line U دهنه
line U خط
line U پوشاندن
below the line U درامد یا هزینه غیر مترقبه
line U خط دار کردن
line U بخط کردن
line U رشته بند
line U اراستن
line U خط انداختن در
line U : خط کشیدن
line U لجام
line U ترازکردن
line U استرکردن
line U سیم
line U جبهه جنگ
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
line U شعبه
line U محصول
line U لاین
the line U صف
line U رشته
line U طرز
line U حدود رویه
line U لوله منفردی در سیستم سیالات
on line help U کمک مستقیم
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
old line U محافظه کار
old line U دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
by-line U کار یاشغل اضافی وزائد
by-line U خط فرعی راه اهن
by-line U خط دوم یافرعی
line U نسب
by line U خط فرعی راه اهن
by line U خط دوم یافرعی
line U خط زدن
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
on line U متصل
off line U غیر متصل
down the line U ضربه از کنار زمین
line out U با خط علامت گذاشتن
line out U قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
out of line U جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
line by line U سطر به سطر
line U جاده
in line U شمشیر در وضع حمله
off line U برون خطی
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
in line U همراستا
down line U بار کردن پایین خطی
off line U قطع
on line U درون خطی
on line U مورداستعمال
on line U داخل رده
on line U در خط
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com