English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rules U قواعد بازی
under these rules U بموجب این قوانین
to use these rules U از این قاعده ها استفاده کردن
b rules U قواعدی در یک سیستم تولید به عقب
to r against the rules U بقوانین پشت پا زدن
rules U روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
rules U وعملیات روی آنها
rules of decorum U اداب
rules of engagement U قوانین درگیری
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
rules of procedure U روش جاری
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure U نظامنامه داخلی
standing rules U نظامات
rules of the roads U قوانین دریانوردی
rules of the roads U قوانین راه
selection rules U قواعد گزینش
rules of chess U قوانین شطرنج
fundamental rules U قواعدیاقوانین اساسی
hund rules U قواعد هوند
fleming's rules U قواعد فلمینگ
infraction of rules U نقض قوانین
inland rules U قوانین داخلی
inland rules U مقررات حرکت در ابهای داخلی
hague rules U قوانین لاهه
precendence rules U قواعد تقدم
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
rules committee U کمیته قوانین
competition rules U قوانین رقابت
commutation rules U قواعد جابجایی
standing rules U مقر ره
standing rules U مقر رات
ground rules U قوانینپایهایواساسی
pocket rules U خط کش های جیبی [ابزار]
transformational rules U مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
golden rules U قاعده زرین
slide rules U خط کش ریاضی
slide rules U خط کش مهندسی
slide rules U خط کش محاسبه
pocket rules U خط کش های تاشو [ابزار]
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
marquis queensberry rules U مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
rules for forming plurals U ایین جمع بندی
rules for forming plurals U قواعد جمع بندی
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
To break the law (rules , regulations). U قانون شکنی کردن
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
to take to the road U راهزنی کردن
in the road U مانع راه
to take to the road U راهزن شدن
the road U شارع عام
two way road U راه دو طرفه
Are we on the right road for ... ? آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
on the road U در راه
on the road U مسافر
one way road U راه یکطرفه
one way road U راه یک سویه
on the road <idiom> U سفر کردن
road a U مسیرجاده
in the road U درسر راه
two way road U راه دو سویه
the road U شاهراه
road U راه اهن
road U شارع
road U بجاده
road U خیابان
road U راه
road U معبر
road جاده
road U گذرگاه
road U طریق خیابان
service road U جاده کناری جاده سرویس
state road U شاهراه
skid road U جاده لیز ولغزنده
road block U سد جاده
road block U راه بند
shoulder of road U شانه راه
road block U مانع روی جاده
tall road U راه با جدار
to stand across the road U درمیان جاده ایستادن
main road U جاده اصلی
to maintain a road U نگهداری کردن
to maintain a road U جادهای را
third class road U جاده درجه سه
the road was impaired U جاده خراب شد
the road was impaired U جاده خراب بود
the road to tehran U راه یا جاده تهران
main road U راه اصلی
the impediment of a road U موانع جاده
temporary road U راه موقت
the impediment of a road U پا گیرهای جاده
service road U شوسه کناری
carriage road U راه درشکه رو
royal road U اسهل طرق
royal road U اسان ترین راه
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
road traffic U امد وشد خیابان
road traffic U ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic U رفت و امد خیابان
road time U زمان عبور از جاده
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
road time U زمان حرکت ستون در روی جاده
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
road tar U قطران برای راه
by the side of the road U در کنار جاده
bituminous road U جاده یا خیابان اسفالت
axial road U جاده طولی منطقه مواصلات
road blocks U سد جاده
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary road U جاده درجه دو
road blocks U راه بند
road blocks U مانع روی جاده
access road U جاده دسترسی
access road U راه دسترسی
access road U راه اتصالی
road building U جاده سازی
road construction U جاده سازی
road bridge U راه پل
axial road U جاده طولی
road tanker U اتومبیل مخزن دار
ring road U راه کمربندی
road hole U گودی
slip road U سربالایی اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road U فرازبند
road sweeper U ماشین خاکروب
a corduroy road U جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
road movement U حرکات روی جاده
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
road assistance U امداد جادهای
road hole U دست انداز
road hole U چالاب
to hog the road U بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
trunk road U راه پر رفت و امد
trunk road U راه پر امدو شد
road ditch U آبرو [جوی] کنار راه
road ditch U راه آب [کنار جاده]
road ditch U خندق جاده
Where does this road lead to? U این جاده به کجا میرود؟
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
road number U شمارهخیابان
road narrows U جادهباریکمیشود
road communications U ارتباطجادهای
haulage road U جادهکشش
bottom road U راهزیرین
middle-of-the-road U بیطرف
middle-of-the-road U میانه رو
where does this road lead to U این راه بکجا میرود
uneven road U جاده ناهموار
road sense U جنسی
slippery road U مسیرسراشیبی
top road U محلعبورفوقانی
road sense U کلمه
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
middle of the road <idiom> U سردوراهی گیرکردن
road hog <idiom> U راننده بیابان
hit the road <idiom> U ترک کردن (معمولابرای ماشین)
get the show on the road <idiom> U شروع کار روی چیزی
To widen a road . U جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
The road is blocked. U راه بسته است
The road was greasy. U جاده چرب بود ( لغزنده )
The road was blocked. U راه بسته بود
Road Town U توانائیدرقضاوتعادلانه
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
road clearance U انضباط و نظم حرکت در جاده
road bed U کف جاده
cross road U چهارراه
reduction of road U از بین بردن موانع جاده
radial road U راه شعاعی
public road U شارع عام
provincial road U جاده محلی
profile of the road U خط پروژه
profile of the road U نیمرخ جاده
private road U شارع خاص
post road U جاده چاپارخانه دار
post road U جاده پستی
paved road U راه روسازی شده
road bed U زیر سازی
road bill U بارنامه
road clearance U تخلیه کردن جاده
road clearance U تخلیه جاده
road capacity U کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
road capacity U فرفیت جاده
road builder U جاده ساز
road builder U راهساز
road bridge U پل خیابان
road bridge U پل راه
road book U راهنما
cross road U تقاطع جاده
road book U راه نامه
paved road U راه پوششدار
paved road U راه روکش شده
exit road U راه خروجی
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
access road U راه دستیابی راه کمکی
frontage road U شوسه کناری
frontage road U جاده کناری
high road U جاده عمده
high road U شاهراه
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com