Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rose window
U
پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under the rose
U
نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
the rose
U
باد مبارک
rose of may
U
نرگس سفید
the rose
U
بادسرخ
the rose
U
حمره
rose
U
رنگ گلی سرخ کردن
rose
گل سرخ
rose coloured
U
گلی
rose water
U
گلاب
red rose
U
گل سرخ
red rose
U
گل سوری
rose bud
U
دخترزیبا غنچهای
rose bud
U
غنچه گل سرخ
rose bay
U
خر زهره
rose box
U
الک ته لوله پمپ خن ناو
rose bay
U
گل معین التجاری
rose water
U
لطافت
rose water
U
لطیف احساساتی
damask rose
U
گل محمدی
dog rose
U
نوعی از گل نسرین
guelder rose
U
بداغ
he rose from the ranks
U
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
There is no rose without thorn .
<proverb>
U
هیچ گلى بى خار نیست .
mallow rose
U
گل خطمی
He rose against the regime.
U
بر ضد دولت قیام کرد
monthly rose
U
خطمی درختی
musk rose
U
گل مشکیجه
no rose without thorn
U
گل بیخارنچیده است کسی
rose hip
U
نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
rose water
U
گلاب زدن
rose cheeked
U
گلچهره
rose bush
U
بته گل سرخ
rose lipped
U
دارای لبهای گلگون
rose mallow
U
گل خطمی
rose mallow
U
گل پنیرک
rose of jericho
U
کف مریم
rose of sharon
U
بامیه شامی
rose preserve
U
گل انگبین
rose preserve
U
گلفند
rose rash
U
سرخچه
rose rash
U
کاذب
rose rash
U
بدل سرخک
rose red
U
سرخ
rose lipped
U
یاقوت لب
rose leaf
U
برگ گل
rose fever
U
تب بهاره
rose bush
U
گلبن
rose chafer
U
سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
rose cheeked
U
گلعذار
rose vinegar
U
خیسانده گل سرخ در سرکه
rose colored
U
گلی
rose colored
U
گلگون
rose colour
U
رنگ گلی
rose coloured
U
گلگون
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
rose cut
U
دارای تراش فلامک
rose diamond
U
الماس فلامک
rose red
U
رنگ سرخ
china rose
U
خطمی مجلسی
rose motif
U
نگاره گل رز
[در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
European rose
U
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
cabbage rose
U
طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
compass rose
U
صفحه جهت یاب
as fresh as a rose
<idiom>
U
مثل هلوی پوست کنده
as fair as a rose
<idiom>
U
مثل ماه
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
monthly rose
U
خطمی مجلسی
tea rose
U
گل چای
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
corn rose
U
شقایق
corn rose
U
گل خشخاش
yellow rose
U
گل زرد
wind rose
U
شقایق اگرمون
wind rose
U
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
the rose of tehran
U
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
compass rose
U
شمال نما
rose red
U
گل سرخی
rose-coloured spectacles
U
عینک خوش بینی
crumpled rose leaf
U
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
The smoke rose straight up.
U
دود راست رفت بالا
life is not all rose culour
U
در زندگی نوش ونیش باهم است
I planted the garden with rose – bushes .
U
درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
look at the world through rose-colored glasses
<idiom>
U
خیلی مثبت بودن
see the world (things) through rose-colored glasses
<idiom>
U
فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
window
U
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
پنجره
window
U
بیوه زن
window
U
مشابه 10682
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window
U
روزنه
window
U
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
window
U
ویترین دریچه
window
U
پنجره دار کردن
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
by the window
U
کنار پنجره
go out the window
<idiom>
U
اثرش از بین رفته
to go to the window
U
به
[سوی]
پنجره رفتن
screen window
U
پوششپنجره
window-sill
U
تختهی زیر پنجره
window-sill
U
لب پنجره
window-sill
U
هرهی پنجره
pylon window
U
قسمتبازبرج
playing window
U
پنجرهنمایش
worksheet window
U
پنجره صفحه کاری
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
casement window
U
پنجرهیلولایی
panoramic window
U
پنجرهوسیع
window-sills
U
لب پنجره
window-sills
U
تختهی زیر پنجره
access window
U
مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
basement window
U
پنجرهزیرزمین
landing window
U
پنجرهفرود
observation window
U
پنجرهدیدهبانی
louvred window
U
پنجرهیروزنهدار
protective window
U
پنجرهحفافتی
window-sills
U
هرهی پنجره
sliding window
U
پنجرهمتحرک
chicago window
U
پنجره شیکاگویی
compss-window
U
پنجره کنسولی
cross-window
U
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
Diocletion Window
U
پنجره نیم دایره
double window
U
پنجره دو جداره
eucharistic window
U
[نیم پنجره محراب]
eyebrow window
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
flanking window
U
نورگیر ثابت
French window
U
پنجره لولادار
Ipswich window
U
پنجره بالکن
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
lattic-window
U
پنجره مشبک
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
cabinet-window
U
ویترین
biforate window
U
پنجره دودر
bay-window
U
شاه نشین
The window is jammed.
پنجره گیر کرده است.
types of window
U
انواعپنجره
window awning
U
پنجرهچادر
window curtain
U
پردهپنجره
window tab
U
برچسبپنجره
window-shopping
U
نگاهکردناجناسبدونقصدخریدآنها
Could we have a table by the window?
U
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
My desk is by the window.
U
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
balanced window
U
پنجره چرخان
bay-window
U
[پنجره ی بیرون زده ]
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window pane
U
جام پنجره
window-pane
U
جام پنجره
window-panes
U
جام پنجره
active window
U
پنجره فعال
balance window
U
پنجره چرخان
blind window
U
پنجره نما
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
cant bay window
U
کج پنجره
child window
U
پنجرهای در پنجره اصلی
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
compass window
U
شاه نشین نیم گرد
continuous window
U
پنجره سراسری
lattice window
U
پنجره مشبک
dormer window
U
پنجره شیروانی
oval window
U
روزنه بیضی
round window
U
روزنه گرد
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window-frames
U
قاب پنجره
lattice window
U
شباک
window dressing
U
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
window-dressing
U
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window
U
پنجره پیش امده
bay window
U
پیش امدگی ساختمان
bay window
U
شاه نشین
French window
U
اقشقشه
French window
U
درپنجرهای
sash window
U
پنجره کشویی
sash window
U
اروسی
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
window box
U
قاب پنجره
window-box
U
قاب پنجره
window-boxes
U
قاب پنجره
window frame
U
قاب پنجره
window-frame
U
قاب پنجره
inactive window
U
پنجره غیرفعال
lancet window
U
پنجره نوک تیز
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
skylight window
U
کتیبه
window shade
U
پرده
split window
U
پنجره تقسیم بندی شده
splitting a window
U
تقسیم بندی پنجره
storm window
U
پنجره زمستانی کرکره چوبی بادشکن
stormproof window
U
پنجره ضد طوفان
text window
U
پنجره متن
three panes window
U
پنجره سه لنگه
three panes window
U
پنجره سه چشمه
window dress
U
پشت ویترین گذاشتن
window dress
U
بنمایش گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com