English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rose bush U بته گل سرخ
rose bush U گلبن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bush U بوته
bush U پوسته داخلی
bush U در فرم نبودن
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bush U تیماس
bush U شاخ وبرگ
bush U بته
bush U لایی
bush U غلاف
bush U بوش
gooseberry bush U درخت انگور وحشی
bush fire U آتشیکهخودبخوددراثرگرماتولیدشود
beat around the bush <idiom> U غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
boteh [bush] U طرح بته جقه
to beat about the bush سر راست حرف نزدن بطورغیرمستقیم کاری را کردن
bush hammer U تیشه
bush design U طرح بوته و چمنزار
bush-hammered U ابزار سنگ تراشی
bush league U لیگ سطح پایین
connecting rod bush U بوش شاطون
Don't beat around the bush! U مستقیم و رک حرف بزن!
good wine needs no bush U چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
A bird in the hand is worth two in the bush. <proverb> نقد رو بچسب تا نسیه.
A bird in the hand is worth two in the bush. <proverb> سیلی نقد به از حلوای نسیه.
the rose U باد مبارک
the rose U حمره
the rose U بادسرخ
rose of may U نرگس سفید
under the rose U نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
rose گل سرخ
rose U رنگ گلی سرخ کردن
wind rose U شقایق اگرمون
wind rose U نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
dog rose U نوعی از گل نسرین
guelder rose U بداغ
the rose of tehran U زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
he rose from the ranks U از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
mallow rose U گل خطمی
tea rose U گل چای
rose window U پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
rose water U گلاب زدن
rose water U لطیف احساساتی
rose water U لطافت
rose water U گلاب
rose vinegar U خیسانده گل سرخ در سرکه
rose red U رنگ سرخ
yellow rose U گل زرد
damask rose U گل محمدی
rose hip U نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
china rose U خطمی مجلسی
rose motif U نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
cabbage rose U طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
compass rose U صفحه جهت یاب
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
as fresh as a rose <idiom> U مثل هلوی پوست کنده
as fair as a rose <idiom> U مثل ماه
compass rose U شمال نما
corn rose U گل خشخاش
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
corn rose U شقایق
There is no rose without thorn . <proverb> U هیچ گلى بى خار نیست .
He rose against the regime. U بر ضد دولت قیام کرد
rose red U گل سرخی
red rose U گل سرخ
rose coloured U گلگون
rose coloured U گلی
rose colour U رنگ گلی
rose colored U گلگون
rose colored U گلی
rose cheeked U گلچهره
rose cheeked U گلعذار
rose chafer U سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
musk rose U گل مشکیجه
no rose without thorn U گل بیخارنچیده است کسی
rose bud U دخترزیبا غنچهای
rose bud U غنچه گل سرخ
rose box U الک ته لوله پمپ خن ناو
rose bay U گل معین التجاری
rose bay U خر زهره
red rose U گل سوری
rose coloured U مبنی برخوش بینی
rose cut U دارای تراش فلامک
rose diamond U الماس فلامک
monthly rose U خطمی مجلسی
rose of jericho U کف مریم
rose mallow U گل پنیرک
rose preserve U گل انگبین
rose preserve U گلفند
rose mallow U گل خطمی
rose lipped U دارای لبهای گلگون
rose lipped U یاقوت لب
rose leaf U برگ گل
rose rash U سرخچه
monthly rose U خطمی درختی
rose rash U کاذب
rose rash U بدل سرخک
rose fever U تب بهاره
rose red U سرخ
rose of sharon U بامیه شامی
rose-coloured spectacles U عینک خوش بینی
life is not all rose culour U در زندگی نوش ونیش باهم است
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
The smoke rose straight up. U دود راست رفت بالا
I planted the garden with rose – bushes . U درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
look at the world through rose-colored glasses <idiom> U خیلی مثبت بودن
see the world (things) through rose-colored glasses <idiom> U فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com