Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rock music
U
موسیقیRock
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
music
U
موزیک
music
U
موسیقی
music
U
اهنگ
music
U
خنیا رامشگری
music
U
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
music rest
U
خروجموزیک
soul music
U
سول
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
sheet music
U
نتهای موسیقی که روی صفحات جدا از هم چاپ شده است
music stands
U
میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
piped music
U
موسیقیکهبابلندگودرمکانهایعممیپخششود
ear for music
U
موسیقی
ear for music
U
گوش
devotion to music
U
دلبستگی به موسیقی
make music
U
موزیک ساختن
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
face the music
<idiom>
U
پذیرش نسخه
chamber music
U
موسیقی مجلسی
program music
U
موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
to face the music
U
دلیرانه با چیزی روبرو شدن
music therapy
U
موسیقی درمانی
music synthesizer
U
ایجادکننده موسیقی
music stool
U
کرسی پیانو زنان
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
music of the spheres
U
اهنگ جنبش سیارات
music mistress
U
بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
music chip
U
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
music box
U
جعبه محتوی ساز کوکی
martial music
U
مزیک جنگی یا نظامی
range of music
U
حدود یا میدان علم موسیقی
to a ones voice to music
U
صدای خودراباسازجفت کرد
instructor of music
U
مشاق موسیقی
indiental music
U
موزیک همراه
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
music to one's ears
<idiom>
U
صدایی که شخص دوست دارد بشنود
music halls
U
اطاق ساز ورقص
background music
U
موسیقی متن
music track
U
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
ambient music
U
موزیک متن
music hall
U
اطاق ساز ورقص
background music
U
موزیک متن
ambient music
U
موسیقی پس زمینه
background music
U
موسیقی پس زمینه
music track
U
تیتر آهنگ
music halls
U
سالن موسیقی
music hall
U
سالن موسیقی
ambient music
U
موسیقی متن
an airy music
U
ساز یا موزیک با روح
to let music wash over somebody
U
به موسیقی متن گوش دادن
[اصطلاح روزمره]
make music
U
موسیقی ساختن
play music
U
موسیقی ساختن
play music
U
موزیک ساختن
make music
U
آهنگ ساختن
play music
U
آهنگ ساختن
college of
[music, technology,...]
U
دانشگاه فناوری
to perform a piece of music
U
قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
To compose music (potery) .
U
آهنگ ( شعر ) ساختن
to perform a piece of music
U
ساز زدن
to set a poem to music
U
اهنگ برای شعری ساختن
Beautiful music ( weather ) .
U
موسیقی ( هوای ) قشنگ
To accpt the consequences . to face the music .
U
پای لرزش نشستن ( عواقب کاری را پذیرفتن )
high fidelity music reproducing system
U
سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
rock-like
U
صخرهمانند
rock
U
تکان
rock
U
جنباندن نوسان کردن
rock
U
تخته سنگ یا صخره
rock
U
سنگ خاره صخره
rock
U
جنبش
rock
U
صخره
rock
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock
U
جنباندن
rock
U
تکان دادن
rock
U
جنبیدن
the rock
U
جبل الطارق
rock
U
خاره
rock
U
تکان نوسانی دادن
rock
U
سنگ
rock rubble
U
ریزش سنگ
rock-climbing
U
صخرهنوردی
rock-hard
U
بینهایتسخت
crystalline rock
U
سنگ بلوری
cap rock
U
پوش سنگ
It is as hard as rock.
U
مثل سنگ سفت است
To stand like rock .
U
مانند کوه ایستادن
fall of rock
U
ریزش سنگ
eruptive rock
U
سنگ بیرون ریخته
impervious rock
U
تختهسنگغیرقابلنفوذ
rock-climber
U
صخرهنورد
eruptive rock
U
سنگ خروجی
rock basin
U
حوضهرودصخراهای
rock step
U
پایهصخرهای
rock cork
U
پنبه کوهی
detrital rock
U
سنگ اواری
rock pool
U
استخرکوچک
bituminous rock
U
سنگ قیری
As firm as a rock .
U
به محکمی آهن ( سنگ )
to rock the boat
<idiom>
U
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
rock'n'roll
U
رقص راک اندرول
rock'n'roll
U
رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll
U
رقص بحنبان وبچرخان
rock salt
U
نمک سنگی
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock drill
مته سنگ شکن
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
to rock to sleep
U
خواب کردن
rock and roll
U
رقص راک اندرول
almond rock
U
گزبادامی
as steady as a rock
<idiom>
U
مثل کوه
[استوار و ثابت]
bed rock
U
سنگ کف
bed rock
U
سنگ مادر
rock the boat
<idiom>
U
واژگون کردن
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
phosphate rock
U
سنگ فسفات
rock erosion
U
از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock fever
U
حصبه جبل الطارق
layer of rock
U
طبقه سنگی
rock flour
U
سنگارد
rock flour
U
ارده سنگ
rock goat
U
بزکوهی
rock goat
U
مرال
rock hewn
U
از کوه کنده شده
rock oil
U
نفت
rock pigeon
U
کبوتر کوهی
rock pitons
U
انواع میخهای سنگ نوردی
rock fill
U
سنگریز
rock dyke
U
سنگریز
rock dove
U
کبوتر کوهی
rock facing
U
سنگریز حفافتی
mantle rock
U
سنگپوش
rock bound
U
خاره بست
rock bound
U
سنگ بست
rock bound
U
محاط بصخره
rock bound
U
دیریاب
rock bound
U
دشوار
rock brake
U
بسفایج معمولی
rock candy
U
نبات
rock candy
U
تبرزد
rock crystal
U
سنگ بلور
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
hand placed rock
U
سنگفرش فکافته
layer of rock
U
لایه سنگی
igneous rock
U
سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
igneous rock
U
سنگ خروجی
igneous rock
U
سنگ اذرین
to rock to sleep
U
جنباندن
broken rock
U
صخره
rock flint
U
سنگ اتشزنه سیاه
to stumble against a rock
U
گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
under szturated rock
U
سنگ زیر اشباع
vitreous rock
U
سنگ شیشه نما
volcanic rock
U
سنگ خروجی
rock work
U
دیوار کوه نما
rock work
U
کوه مصنوعی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
rock work
U
خاره یا صخره مصنوعی
rock wool
U
پشم کوهی
rock toe
U
سنگچین پایاب
rock wash
U
پوشش سنگی
to hit rock bottom
U
از نظر روحی خرد شدن
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
natural rock asphalt
U
سنگ قیر
rock-bottom price
U
کمترین قیمت
to make the party rock
U
جشن را گرم کردن
bed rock ledge
U
لایه سنگی کف بستر
rock fill dam
U
سد سنگی
sluiced rock fill
U
سنگریز ابپاشی شده با فشار
rock fill dam
U
سد سنگریز
A big rock rolled down the mountain.
U
سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com