Perdic | road building machine | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	road building machine U	ماشین جاده سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	road building U	جاده سازی
	road building slag U	شلاکه جاده سازی
	machine building U	ماشین سازی
	machine building industry U	صنعت ماشین سازی
	building U	بنا
	building U	ساختمان
	building U	عمارت دیسمان
	public building U	بنای همگانی
	building construction U	روسازی
	apartment building U	ساختمان اپارتمانی
	containment building U	ساختمانمحدودشده
	height of building U	بلندی ساختمان
	tower building U	ساختمان برجی
	to plan a building U	عمارتی راطرح ریزی کردن
	to plan a building U	نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
	administrative building U	ساختماناداری
	to found a building U	عمارتی برپاکردن
	to found a building U	ساختمانی بینادکردن
	gigantic building U	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
	the interior of a building U	اندرون عمارت
	bridge building U	پل سازی
	building component U	اجزای ساختمان
	administration building U	قسمت اداری
	administration building U	ساختمان اداری
	reactor building U	ساختمانرآکتور
	body-building U	ورزش زیبایی اندام
	body-building U	پرورش اندام
	body-building U	بدنسازی
	building site U	کارگاه ساختمانی
	building site U	عرصه
	building sites U	کارگاه ساختمانی
	building sites U	عرصه
	The building is in ruins . U	ساختمان خراب است
	They bombarded the building. U	ساختمان رابه توپ بستند
	sick building U	اشارهبهساختمانهایمدرن
	commercial building U	سرای
	house building U	ساختمان مسکونی
	home building U	ساختمان مسکونی
	building society U	شرکتوام دهندهمسکن
	turbine building U	ساختمانتوربین
	slab building U	ساختلوح
	service building U	ساختمانسرویس
	body building U	بدنسازی
	building connection U	انشعاب ساختمان
	building construction U	معماری
	building system U	سیستم ساختمان
	building system U	اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
	building unit U	واحد ساختمانی
	building unit U	جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
	building up alloy U	الیاژ مخصوص روکش کاری
	building up of generator U	پیش تحریک مولد
	building work U	کار ساختمانی
	situation of a building U	وضع قرارگرفتن بنا
	situation of a building U	موقعیت ساختمان
	site building U	زمین ساختمانی
	capital building U	سرمایه سازی
	site building U	زمین زیربنا
	framed building U	ساختمان تیر پایهای
	ship building U	کشتی سازی
	commercial building U	تیم
	commercial building U	تیمچه
	building sand U	خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
	building plant U	وسایل ساختمان
	building permit U	پروانه ساختمان
	building costs U	هزینههای ساختمان
	building craftsman U	کارگر ماهر ساختمانی
	building enterprise U	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
	building inspectorate U	دفتر نقشه کشی
	building limes U	اهک ساختمانی
	building line U	امتداد
	building line U	راسته
	building line U	بر ساختمانی
	building line U	بر ساختمان
	building log U	چوب گرد ساختمان
	building machinery U	ماشین الات ساختمانی
	building material U	مصالح ساختمان
	building material U	مصالح ساختمانی
	building official U	بازرسان ساختمان
	building operations U	عملیات ساختمانی
	building owner U	صاحب کار
	exhibition building U	ساختمان نمایشگاه
	body building U	پرورش اندام
	to demolish a building U	خراب کردن ساختمانی
	to pull down a building U	خراب کردن ساختمانی
	to tear down a building U	خراب کردن ساختمانی
	main building U	ساختمان اصلی
	model building U	الگوسازی
	to shift to the new building U	اسباب کشی کردن
	building block U	کنده ساخت
	building block U	بنا کنده
	building block U	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
	building blocks U	کنده ساخت
	building blocks U	بنا کنده
	building blocks U	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
	intelligent building U	[ساختمانی با سرویس هوشمند]
	Industrialized building U	[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
	to tear down a building U	متلاشی کردن ساختمانی
	to pull down a building U	متلاشی کردن ساختمانی
	to demolish a building U	متلاشی کردن ساختمانی
	building contractor U	پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
	to break into a building U	با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
	building line U	خط کناری ساختمان
	office building U	ساختمان اداری
	body building U	ورزش زیبایی اندام
	nest building U	لانه سازی
	industrial building U	بنای صنعتی
	industrial building U	ساختمان صنعتی
	building steel lathing U	بافت ساختمان فولادی
	In appiarance it is a strong building. U	بظاهر ساختمان محکمی است
	building trade worker U	تعمیرکار ساختمان
	power house building U	ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
	building trade joinery U	نجاری ساختمان
	A multi-storey building. U	ساختمان چندین طبقه
	building steel lathing U	اسکلت فلزی ساختمان
	building block principle U	طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
	building material dealer U	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
	article of a building by law U	ائین نامه ساختمان
	elvis has left the building <idiom> U	[نمایش به اتمام رسیده]
	local building inspector U	پلیس ساختمان
	basic building materials U	مواداولیهساختمان
	a building of small scale U	عمارت کوچک
	word building test U	ازمون واژه سازی
	elvis has left the building <idiom> U	[تمام شده است]
	bed building stage of river U	تراز سطح متوسط اب رودخانه
	To make a forcible entry into a building. U	بزور وارد ساختمانی شدن
	his equitable savings and loan building U	[پس انداز عادلانه و ساختمان وام
	to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. U	با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
	Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U	ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
	road U	راه اهن
	road U	طریق خیابان
	road U	گذرگاه
	road	جاده
	road U	شارع
	road U	معبر
	one way road U	راه یک سویه
	on the road U	مسافر
	in the road U	درسر راه
	on the road U	در راه
	in the road U	مانع راه
	on the road <idiom> U	سفر کردن
	Are we on the right road for ... ?	آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
	one way road U	راه یکطرفه
	road U	خیابان
	road a U	مسیرجاده
	the road U	شارع عام
	the road U	شاهراه
	two way road U	راه دو سویه
	to take to the road U	راهزن شدن
	to take to the road U	راهزنی کردن
	road U	بجاده
	two way road U	راه دو طرفه
	road U	راه
	road engineer U	مهندس جاده سازی
	road embankment U	خاک ریزی جاده
	road distance U	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
	road discipline U	مقررات عبور و مرور روی جاده
	road clearance U	تخلیه جاده
	road clearance U	تخلیه کردن جاده
	private road U	شارع خاص
	road contractor U	پیمانکارجاده
	profile of the road U	خط پروژه
	profile of the road U	نیمرخ جاده
	road contractor U	مقاطعه کار جاده
	road clearance U	انضباط و نظم حرکت در جاده
	road capacity U	کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
	road engineer U	مهندس راه
	road foundation U	زیر پی راه
	road metal U	سنگ سنگ فرش
	road marking U	نشانه گذاری راه
	road marking U	علامت راه
	road making U	راه سازی
	road maker U	کارگر راه
	road junction U	چهارراه
	road junction U	سه راه
	road hog U	راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
	road haulier U	حمل کننده کالا از طریق خشکی
	road haulier U	حمل کننده جادهای
	road haulage U	حق عبور
	road haulage U	حمل از طریق جاده
	road guard U	پلیس راه
	road guard U	ژاندارم
	road foundation U	شالوده راه
	road foundation U	پی راه
	road metal U	قلوه سنگ
	road capacity U	فرفیت جاده
	municipal road U	راه روستایی
	road book U	راه نامه
	pack road U	جاده مال رو
	road book U	راهنما
	road bridge U	پل راه
	road bridge U	راه پل
	paved road U	راه روکش شده
	motor road U	جاده موتور سواری
	metalled road U	جاده شوسه یا اسفالته سرد
	paved road U	راه پوششدار
	road bridge U	پل خیابان
	paved road U	راه روسازی شده
	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
	road bill U	بارنامه
	road bed U	زیر سازی