English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ring clossure reaction U واکنش حلقه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ring clossure U حلقه بندی
ring opening reaction U واکنش حلقه گشا
ring wall or ring fence U پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence U حصار گرد
reaction U پرتو
overall reaction U واکنش کل
reaction U واکنش
reaction U انفعال عکس العمل
reaction U انعکاس
reaction U واکنشی
reaction U عکس العمل
consecutive reaction U واکنش پی در پی
conversion reaction U واکنش تبدیلی
cross reaction U سطح مقطع
deferred reaction U واکنش معوق
delayed reaction U واکنش درنگیده
exothermic reaction U واکنش گرماده
exchanger reaction U واکنش تبادلی
endothermic reaction U واکنش گرماگیر
displacement reaction U واکنش جانشینی
reaction chamber U اطاق واکنش
reaction chamber U محفظه فعل و انفعال
electrocyclic reaction U واکنش الکتروسیکلی
elementary reaction U جزء واکنش
emergency reaction U واکنش اضطرار
elimination reaction U واکنش حذفی
condensation reaction U واکنش تراکمی
concentred reaction U واکنش همزمان
reaction key کلید واکنش
reaction graph U گراف واکنش
reaction formation U واکنش وارونه
reaction force U نیروی عکس العمل
cannizzaro reaction U واکنش کانیزارو
chemical reaction U واکنش شیمیایی
reaction equation U معادله عکس العمل
reaction equation U معادله واکنش
circular reaction U واکنش چرخشی
cleavage reaction U واکنش گسسته شدن
reaction engine U موتور عکس العملی
reaction drills U تمرینهای واکنشی
reaction curve U منحنی عکس العمل
reaction curve U منحنی واکنش
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
rate of reaction U سرعت واکنش
reversible reaction U واکنشبرگشتپذیر
polyadiition reaction U واکنش چند افزایشی
wassermann reaction U ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
insertion reaction U واکنش جایگیری
instantaneous reaction U واکنش انی
intermediate reaction U واکنش واسطه
intermolecular reaction U واکنش بین مولکولی
irreversible reaction U واکنش برگشت ناپذیر
witting reaction U واکنش ویتیگ
redox reaction U واکنش اکسایش- کاهش
mass reaction U واکنش کلی
metabolic reaction U واکنش سوخت و سازی
net reaction U واکنش نتیجه
neutralization reaction U واکنش خنثی شدن
nuclear reaction U فرایند هستهای
homogeneous reaction U واکنش همگن
heterogeneous reaction U واکنش ناهمگن
false reaction U واکنش کاذب
favorskii reaction U واکنش فاروسکی
quenching reaction U واکنش فرونشانی
first order reaction U واکنش مرتبه یک
forward reaction U واکنش رفت
fugue reaction U واکنش گریز
reaction direction U جهتواکنش
transfer reaction U واکنش انتقالی
unimolecular reaction U واکنش تک مولکولی
growth reaction U واکنش رشد
precipitation reaction U واکنش رسوب دهنده
half reaction U نیم واکنش
haloform reaction U واکنش هالوفرم
heat of reaction U گرمای واکنش
nuclear reaction U واکنش هستهای
reaction potential U پتانسیل واکنش
adverse reaction U نتیجه جانبی
third order reaction U واکنش مرتبه سه
reformatsky reaction U واکنش رفرماتسکی
reaction turbine U توربین عکس العملی
reaction turbin U توربین فشار زیاد
reaction turbin U توربین عکس العملی
reaction timer U زمان سنج واکنش
reaction coordinates U مختصات واکنش
reaction time U زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
chain reaction U واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction U واکنش زنجیری
chain reaction U واکنش زنجیرهای
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
grief reaction U واکنش سوگ
adverse reaction U اثر فرعی
adverse reaction U اثر جانبی
instantaneous reaction U واکنش فوری
second order reaction U واکنش مرتبه دوم
shortening reaction U واکنش کوتاه سازی
shortening reaction U واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
side reaction U واکنش جانبی
aldol reaction U تراکم الدولی
substitution reaction U واکنش استخلافی
suprafacial reaction U واکنش تک رخی
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
acid reaction U واکنش اسیدی
aldol reaction U واکنش الدولی
alarm reaction U واکنش هشدار
reaction time U زمان عکس العمل
balanced reaction U واکنش موازنه شده
backward reaction U واکنش برگشت
antarafacial reaction U واکنش دوزخی
avoidance reaction U واکنش اجتنابی
armature reaction U عکس العمل ارمیچر
addition reaction U واکنش افزایشی
armature reaction U واکنش ارمیچر
cycloaddition reaction U واکنش حلقه زایی
reaction time U زمان واکنش
bimolecular reaction U واکنش دو مولکولی
reaction products U فراوردههای واکنش
reaction progress U پیشرفت واکنش
reaction threshold U استانه واکنش
reaction rate of constant U ثابت سرعت واکنش
symmetry allowed reaction U واکنش مجاز از لحاظ تقارن
hand to mouth reaction U واکنش دست به دهان بردن
michael addition reaction U واکنش افزایشی مایکل
average reaction rate U مقدار متوسط واکنش
average reaction rate U سرعت متوسط واکنش
roasting reaction method U روش واکنش تشویهای
olefin metathesis reaction U واکنش مبادله اولفینی
markovnikoff addition reaction U واکنش افزایشی مارکونیکوف
oxidation reduction reaction U واکنش اکسایش- کاهش
load reaction brake U ترمز فشار باد
wolf kishner reaction U واکنش ولف- کیشنر
oxidative addition reaction U واکنش افزایشی اکسایشی
half cell reaction U واکنش نیم سلول
acid catalyzed reaction U واکنش کاتالیزور شده با اسید
addition elimination reaction U واکنش افزایشی- حذفی
reaction [answer, commentary] U نظر
cis addition reaction U واکنش افزایشی سیس
reaction [answer, commentary] U پاسخ
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
advancement degree of reaction U درجه پیشرفت واکنش
acute stress reaction U واکنش حاد فشار روانی
pseudo first order reaction U واکنش شبه مرتبه یک
step reaction polymerization U بسپارش مرحلهای
modulus of subgrade reaction U ضریب عکس العمل
effective reaction potential U حد موثر نیرومندی واکنش
coefficient of subgrade reaction U ضریب عکس العمل
reaction [answer, commentary] U رای
absolute reaction rate U سرعت واکنش مطلق
free radical chain reaction U واکنش زنجیری رادیکالی
law of additivity of reaction heat U قانون جمع پذیری گرمای واکنش
ring with U منعکس کردن
ring d. U فاخته
ring up U به کسی تلفن کردن
o ring U واشر
there was no ring U کسی زنگ نزد
to ring up U تلفن کردن به
v ring U مثلث شکاف درجه
there was no ring U کسی تلفن نکرد
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
ring d. U قمری
to ring off U بریدن
to ring off U قطع کردن
to ring for U با زنگ صدا کردن
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
ring off U قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
to ring up U با زنگ فراخواندن
to ring up U کسیرا پشت تلفن خواستن
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
ring off U قطع کردن تلفن
ring U حلقه
ring U طنین انداختن صدای زنگ
ring U میدان
ring U نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
ring U سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
ring U تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ring U تلفن زدن
ring U احاطه کردن
ring up <idiom> U تلفن زدن
ring up <idiom> U اضافه کردن آمار پولی
ring U صدا کردن
ring U محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
ring U محفل
ring U گروه
ring U انگشتر میدان
ring U عرصه
ring U گود
ring U طوقه
ring U صحنه ورزش
ring U چرخ خوردن
ring U حلقه زدن
ring U گرد امدن
ring U احاطه کردن زنگ اخبار
ring U صدای زنگ تلفن طنین
ring U ناقوس
ring U زنگ زدن
ring U رینگ بوکس
ring U تلفن حلقه
o-ring U حلقهoشکل
ring U جسم حلقوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com