English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
righting reflex U بازتاب تعادل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
righting U صحیح
righting U شایسته خوب ذیحق
righting U به طور صحیح حق
righting U شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
righting U حق
righting U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righting U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
righting U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
righting U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
righting U چپ نه
righting U درست
righting U ذیحق
righting U قائم
righting U راست
righting U درست صحیح
righting U واقعی
righting U بجا
righting U حق عمودی
righting U قائمه
righting U درستکار
righting U مستقیم
righting U قائم نگاهداشتن
righting U درست شدن
righting U دفع ستم کردن از
righting U درست کردن اصلاح کردن
righting U درسمت راست
righting moment U گشتاورراست کن
righting moment U گشتاور راست کننده
righting moment U نیروی راست کننده ناو
righting moment U ممان راست کننده ناو
righting lever U اهرم راست کننده
righting lever U اهرم راست کن
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
reflex U بازتاب
reflex U واکنش
reflex U عکس العمل غیرارادی
reflex U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflex sight U دوربین منشوری
reflex reserve U پس مانده بازتاب
reflex latency U دوره نهفتگی بازتاب
reflex klystron U کلیسترون بازتابی
reflex force U نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
reflex force U فشارعکس العمل
reflex force U نیروی عکس العمل
reflex circuit U قوس بازتاب
reflex arc U قوس بازتاب
reflex sight U زاویه یاب منشوردار یاپریسکوپی
reflex time U زمان بازتاب
stretch reflex U بازتاب کشیدگی
startle reflex U بازتاب یکه خوردن
spinal reflex U بازتاب نخاعی
rossolimo reflex U بازتاب روسولیمو
rooting reflex U بازتاب گونه
static reflex U بازتاب تعادل
tendon reflex U بازتاب وتری
unconditioned reflex U بازتاب غیر شرطی
sucking reflex U بازتاب مکیدن
reflex arc U کمان بازتاب
reflex action U عمل غیر ارادی
pupillary reflex U بازتاب مردمک
salivary reflex U بازتاب بزاقی
grasping reflex U بازتاب چنگ زدن
flexion reflex U بازتاب خمش
blinking reflex U بازتاب پلک زدن
crossed reflex U بازتاب متنافر
cranial reflex U بازتاب جمجمهای
chain reflex U بازتاب زنجیرهای
patellar reflex U بازتاب پرش زانو
mass reflex U بازتاب کلی
babinski reflex U بازتاب بابینکسی
prepotent reflex U بازتاب غالب
abdominal reflex U بازتاب شکمی
plantar reflex U بازتاب کف پا
achilles reflex U بازتاب اشیل
psychogalvanic reflex U بازتاب گالوانیکی- روانی
orienting reflex U بازتاب سوگیری
orientation reflex U بازتاب سوگیری
conditioned reflex U بازتاب شرطی
eye blink reflex U بازتاب پلک زدن
main reflex mirror U آینهانعکاساصلی
haab's pupillary reflex U بازتاب مردمکی هاب
consensual eye reflex U بازتاب همخوان چشم
bechterev mendel reflex U بازتاب بختریف- مندل
positive movement reflex U بازتاب حرکت گرایشی
phasic stretch reflex U بازتاب کشش مرحلهای
negative movement reflex U بازتاب گریز
knee jerk reflex U بازتاب پرش زانو
cutaneous secretory reflex U بازتاب تراوشی پوست
cutaneous pupillary reflex U بازتاب پوستی مردمک
cross section of a reflex camera U قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
single-lens reflex camera U دوربینبازتابتکلنزی
twin-lens reflex camera U لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex (SLR) camera U دوربینتکلنزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com