English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
riding lights U چراغ لنگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
riding U سواری
riding U گردش و مسافرت لنگر گاه
riding U بخش
bareback riding U سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
riding jacket U لباسسوارکاری
riding glove U دستکشسوارکاری
riding crop U عصایاسبسواری
riding coat U کتسوارکاری
riding cap U کلاهسوارکاری
riding anchor U لنگر نگهدارنده
riding anchor U لنگر اولی
riding slip U خفت احتیاطی
surf riding U موج بازی
surf riding U موج سواری
riding habits U جامه سواری زنانه
riding habit U جامه سواری زنانه
riding high <idiom> U جالب توجه
saddle bronc riding U سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
lights U ریه جانوران
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
According to my lights . U تا آنجا که عقلم قد می دهد
lights U شش
lights out U ساعت خواب
According to his own lights , he was doing nothing wrong at all. U آن طور که عقلش قد می داد اعمالش صحیح بنظرش می آمد
pilot lights U افروزک
leading lights U چشم و چراغ
leading lights U شمع محفل
leading lights U عضو مهم
warning lights U چراغهشدار
pilot lights U شمعک
pilot lights U پیلوت
front lights U چراغهایجلو
indicator lights U نورهایراهنما
polar lights U نورقطبی
rear lights U چراغهایعقب
fairy lights U چراغهایتزئینیرنگی
bright lights U شهربازیبزرگیکهدرآنوسایلبازیزیادیدرآنیافتمیشود
brake lights چراغ های ترمز
southern lights U شفق جنوبی
battle lights U چراغ خاموشی شبانه
battle lights U چراغهای جنگی
battle lights U چراغ پلیس
traffic lights U چراغ راهنمایی
gas lights U چراغ گازی
gas lights U نور یا روشنایی گازی
tail lights U چراغ عقب ماشین
red lights U چراغ سمت چپ
red lights U چراغ خطر
red lights U چراغ قرمز
breakdown lights U چراغهای عدم کنترل
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
side lights U چراغهای طرفین ناو
side lights U چراغ دریانوردی طرفین ناو
northern lights U سپیده شمالی فجر شمالی
northern lights U نور فجر شمالی
list of lights U کتاب چراغها
high lights U موضوعات مهم مطالب مهم
high lights U نکات مهم
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
Turn left at the traffic lights. از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
dimmed headlights [lights] [American English] U نور پایین [خودرو]
dipped headlights [lights] [British English] U نور پایین [خودرو]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com