Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
riding glove
U
دستکشسوارکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
riding
U
سواری
riding
U
گردش و مسافرت لنگر گاه
riding
U
بخش
surf riding
U
موج سواری
riding jacket
U
لباسسوارکاری
riding crop
U
عصایاسبسواری
riding coat
U
کتسوارکاری
riding cap
U
کلاهسوارکاری
surf riding
U
موج بازی
riding anchor
U
لنگر نگهدارنده
riding anchor
U
لنگر اولی
riding slip
U
خفت احتیاطی
bareback riding
U
سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
riding lights
U
چراغ لنگر
riding habits
U
جامه سواری زنانه
riding habit
U
جامه سواری زنانه
riding high
<idiom>
U
جالب توجه
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
glove
U
دستکش
to take up the glove
U
قبول مبارزه کردن
fielder's glove
U
دستکشبازیکن
short glove
U
دستکشکوتاه
driving glove
U
دستکشرانندگی
fit like a glove
<idiom>
U
کاملا مناسب
ski glove
U
دستکشاسکی
glove compartment
U
جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
to fit like a glove
U
درست اندازه بودن
to throw down the glove
U
بمبارزه خواندن
to throw down the glove
U
بجنگ تن بتن دعوت کردن
batting glove
U
دستکشگویزنی
catch glove
U
دستکشمخصوصتوپگرفتن
golf glove
U
دستکشگلف
diving glove
U
دستکشغواصی
glove finger
U
انگشتدستکش
evening glove
U
دستکشمهمانی
catcher's glove
U
دستکشگیرنده
stick glove
U
دستکش کلفت دروازه بان
hand and glove
U
خیلی صمیمی
glove stretcher
U
اسباب گشادکردن پنجههای دستکش
glove fight
U
مشت بازی بادستکش
glove anesthesia
U
بی حسی دست
glove orange
نارنگی
[گیاه شناسی]
catching glove
U
دستکش دروازه بان
boxing glove
U
دستکش بوکس
glove compartments
U
جعبه داش بورد
glove compartments
U
جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
hand and glove
U
خیلی نزدیک
hand and glove
U
دوست یک دل ویکزبان
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
glove compartment
U
جعبه داش بورد
kid glove
U
گریزان وفراری از کار
kid glove
U
دستکش پوش
hand in glove
U
دوست همراز
hand in glove
U
دوست یک دل ویکزبان
hand in glove
U
خیلی نزدیک
hand and glove
U
دوست همراز
hand in glove
U
خیلی صمیمی
Where is the mate ( companion ) of this glove ?
U
لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
The coat fitted me like a glove .
U
کت قالب تنم بود ( کاملا" انداره بود )
wrist-length glove
U
دستکشمچ
blow with the open glove
U
ضربه با دستکش باز بوکس
an iron hand in a valvet glove
U
دست اهنین در دستکش مخملی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com