Perdic | reversible perspective | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 57 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	reversible perspective U	نمای بازگشت پذیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	reversible U	برگشت پذیر
	reversible U	واگشت پذیر
	reversible U	معکوس
	reversible U	دورو
	reversible U	پشت و روکردنی
	reversible U	قابل نقض
	reversible U	لغوکردنی
	reversible U	برگرداندنی
	reversible U	قابل پشت و رو کردن
	reversible figures U	شکلهای بازگشت پذیر
	reversible wheel U	چرخی که در دو جهت بگردد
	reversible elbow U	زانوی 09 درجه
	reversible propeller U	ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
	reversible reaction U	واکنشبرگشتپذیر
	in perspective U	مبنی براصول منافرومرایا
	in perspective U	کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
	perspective U	سعه نظر روشن بینی
	perspective U	ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
	perspective U	روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
	perspective U	منافر و مرایا
	perspective U	چشم انداز
	perspective U	لحاظ
	perspective U	منظره
	perspective U	جنبه فکری
	perspective U	دید
	perspective U	مال اندیشی تجسم شی
	perspective U	خطور فکر دیدانداز
	perspective U	دورنما
	perspective U	عمق نمایی چشم انداز
	perspective U	دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
	perspective U	منظر
	perspective U	بینایی
	perspective U	نما
	perspective plan U	برنامه بلند مدت
	perspective projection U	تصویر پرسپکتیوی
	perspective space U	نمایش فضای سه بعدی
	perspective grid U	خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
	three point perspective U	پرسپکتیو مایل
	three point perspective U	چشم اندازمورب
	perspective formula U	فرمول تجسمی
	panoramic perspective U	پرسپکتیو منظرهای
	alternating perspective U	نمای متناوب
	angular perspective U	نمای زاویه دار
	diagonal perspective U	پرسپکتیو قطری
	diagonal perspective U	پرسپکتیو مورب
	aerial perspective U	نمای هوایی
	linear perspective U	پروژکتور دارای عدسی مخطط
	linear perspective U	نمای خطی
	oblique perspective U	پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
	oblique perspective U	پرسپکتیو مایل
	one point perspective U	پرسپکتیو همرو یا موازی
	parallel perspective U	پرسپکتیو همرو یا موازی
	perspective spatial model U	مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
	bird's eye perspective U	پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
	vanishing point perspective U	دورترند کوچک تر به نظر می آیند
	perspective spatial model U	مدل برجسته بینی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy