English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reversed battery plate U صفحه باتری معکوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
battery plate U صفحه باتری
isolator for battery plate U لایی باتری
carbon battery plate U صفحه باتری کربنی
thin plate battery U باتری صفحه نازک
hardened battery plate U صفحه باتری سخت
shedding of battery plate U ریزش صفحه باتری
porosity of battery plate U تخلخل صفحه باتری
strap for battery plate U تسمه صفحه
plante battery plate U صفحه باتری پلانته
area of battery plate U سطح صفحه باتری
reversed U کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversed U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reversed U سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reversed U وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversed U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversed U حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reversed U حرکت در جهت مخالف
reversed U حرکت درخلاف جهت . ارسال
reversed U داده ازگیرنده به فرستنده
reversed U بدل کاری
reversed U عکس ضد
reversed U پشت
reversed U بدبختی
reversed U معکوس کردن
reversed U معکوس
reversed U برگرداندن پشت و رو کردن
reversed U شکست وارونه کردن
reversed U وارونه
reversed U برگشتن
reversed U نقض کردن واژگون کردن
reversed U معکوس کننده
reversed U خلاف جهت
reversed U نقض کردن
reversed U فهر
reversed U شکستنی مخالف
reversed U لغو کردن
reversed series generator U مولد با میدانهای مخالف
reversed rolling moment U گشتاور ناشی از کنترل معکوس در صفحه غلتش
battery U باتری
battery U باطری برجک توپ
battery U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
battery U ایراد ضرب و جرح
battery U اتشبار
battery U حمله با توپخانه ضرب و جرح
battery U باطری
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
battery U که پس از قط ع کامپیوتر داده ها را برگرداند
battery U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery U توپزن و توپگیر
h.t. battery U باتری ب
b battery U باتری ب
battery U اتشبار صدای طبل
h.b. battery U باتری ا
battery still U دیگ تقطیر باتری
c battery U باطری شبکه
battery case U جعبه باتری
battery carrier U شاسی باتری
battery cell U پیل باتری
discharger for battery U باتری خالی کن
battery center U مرکز اتشبار
battery depolarizer U واقطبنده
battery electrolyte U الکترولیت باتری
battery carbon U زغال باتری
solution of battery U الکترولیت باتری
battery capacity U فرفیت باتری
battery executive U افسر اجرائیات اتشبار
battery bus U ترمینال
battery executive U افسرتیر اتشبار
battery filler U سرنگ باتری
battery syringe U سرنگ باتری
battery charger U باتری پر کن
battery charger U شارژر باطری
battery defense U پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
battery discharger U باتری خالی کن
battery cradle U کلاف باتری
battery copper U مس باتری
battery electrode U الکترود باتری
battery control U کنترل برجکهای توپ
battery control U وسیله کنترل توپ
battery connector U رابط پیل باتری
battery commander U فرمانده اتشبار
battery clamp U ترمینالهای باطری
firing battery U اتشبار تیر
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
flashlight battery U باطری چراغ قوه
floating battery U باتری ذخیره
filament battery U باتری ا
field battery U اتشبارصحرائی
battery headquarters U ارکان اتشبار
battery paint U رنگ باتری
battery polarization U قطبش باتری
battery receiver U رادیو باتری
battery resistance U مقدار مقاومت باتری
battery solution U محلول باتری
battery steamer U کوره باتری بخاری
battery switch U کلید باطری
battery terminal U قطب باتری
battery terminal U ترمینال باطری
battery turntable U میز باتری
battery vise U گیره باتری
battery voltage U ولتاژ باتری
battery water U اب باتری
counter battery U عملیات ضد اتشبار
counter battery U ضد اتشبار
magnetic battery U مغناطیس مرکب
biasing battery U باطری بایاس
battery oven U کوره باتری
battery output U توان برونداد باطری
battery hold down U میانگیردار باتری
battery hydrometer U چگالی سنج باتری
battery insulator U عایق باتری
battery insulator U میانگیر باتری
exchange battery U باطری
element of battery U الکترد پیل
battery isolator U لایی باتری
dry battery U باتری خشک
battery jar U فرف باتری
battery lamp U چراغ قوه
battery left U رگبار از راست یا از چپ
battery liquid U مایع باتری
battery liquid U الکترولیت باتری
battery mounting U پایه باتری
battery of generators U مولدهای ردیفی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
battery of wells U گروه چاهها
battery current U برق باتری
battery bus U جعبه تقسیم
to charge the battery U باتری را بار کردن
storage battery U باتری انبارهای
starting battery U باتری استارت
standby battery U باتری اضطراری
stand by battery U باتری یدکی
ignition battery U باتری استارت
solar battery U باطری افتابی
smee battery U پیل اسمی
separate battery U اتشبار مستقل
secondary battery U باتری بارشدنی
secondary battery U پیل باتری
saluting battery U توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
primery battery U باطری اولیه
plunge battery U باتری با الکترد شناور
accumulator battery U اکومولاتور باطری
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
overfilling of battery U سرشار کردن باتری
storage battery U انباره
storage battery U اکولاموتور
The battery is dead. باتری خالی شده است.
The battery is dead. باتری تمام شده است.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
battery cover U پوششباطری
assault and battery U حملهی بدنی
assault and battery U ضرب و جرح
assault and battery U ضرب و شتم
voltaic battery U باتری ولتایی
traction battery U باطری وسیله نقلیه
torch battery باطری قلمی
thermal battery U باطری حرارتی
test battery U مجموعه ازمون
suspect battery U اتشبار مشکوک دشمن
storage battery U باتری بارشدنی
acummulator battery U باتری بارشدنی
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
headquarters battery U اتشبار قرارگاه
headquarters battery U اتشبار ارکان
automobile battery U باتری اتومبیل
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
grid of a battery U شبکه باتری
grid battery U باطری بایاس شبکه
gravity battery U باتری وزنی
gelatine battery U باتری خشک
gelatine battery U باتری ژلاتینی
battery acid U اسید باتری
battery acid U اسید باطری
battery ammeter U امپرسنج باتری
battery backup U باطری پشتیبان
galvanic battery U پیل
battery box U جعبه باتری
battery box U جعبه باطری
heater battery U باتری ا
heater battery U باتری گرم کننده
mercury battery U باطری جیوهای
microphone battery U باطری میکروفن
oven battery U باطری کوره
over sulphation of battery U سولفاتی شدن مخرب
alkaline battery U باتری قلیایی
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
rechargeable battery U باتری بارشدنی
main battery U باطری اصلی
main battery U توپ اصلی ناو
lighting battery U باطری نور
lighting battery U باتری روشنایی
internal battery U مقاومت داخلی باطری
heating battery U باطری فیلامان
hostile battery U اتشبار دشمن
ignition battery U باطری سیستم جرقه زنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com