Perdic | resting places | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 42 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	resting places U	استراحتگاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	resting U	راکد
	resting U	ساکن
	resting U	خوابیده
	resting U	ایستا
	resting potential U	پتانسیل استراحت
	resting pool U	حوضچه ارامش
	resting frequency U	بسامد سکوت
	resting place U	استراحتگاه
	last resting place U	ارامگاه ابدی
	One cannot be in two places at once. <proverb> U	یکنفر نمى تواند در یک زمان دو جا باشد .
	places U	مقام
	places U	محل رقم در یک عدد
	to go places U	موفق شدن [در زندگی یا شغل]
	to go places U	پیش قدم شدن [در زندگی یا شغل]
	places U	جاخالی
	to go places U	پیش رفتن [در زندگی یا شغل]
	to go places U	گردش کردن [رفتن به جاهای دیدنی]
	places U	مقام رتبه
	places U	مکان
	places U	محل
	places U	در محلی گذاردن
	places U	فضا
	places U	گذاشتن
	places U	میدان
	places U	جایگاه
	places U	قرار دادن گماردن
	places U	جای دادن
	places U	وهله مرتبه
	places U	صندلی
	places U	میدان شهری
	places U	جا
	places U	مکان موقع
	places U	پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
	places U	جا مکان
	market places U	بازار
	go places in pairs U	دوتا دوتا گردش رفتن
	sacred places U	جاهای مقدس
	sacred places U	اماکن متبرکه
	hiding places U	مخفیگاه
	We do not usually go places that cost a lot of money. U	ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
	His presentation was actually just a recital of names, places, and dates. U	مطالب ارایه شده او [مرد] در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy