Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
resource allocation
U
تخصیص منابع
resource allocation
U
اختصاص منبع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resource
U
ماخذ
resource
U
ابتکار
resource
U
منبع ممر
resource
U
مایه
resource
U
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
resource
U
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
resource
U
یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
resource
U
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
resource
U
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
resource
U
کاردانی
resource
U
وسیله
resource
U
منبع
system resource
U
منبع سیستم
shared resource
U
منطق اشتراکی
resource sharing
U
اشتراک منبع
resource sharing
U
اشتراک گذاشتن منبع
resource deallocation
U
بازستانی منابع
resource endowment
U
منابع طبیعی
non renewable resource
U
منبع تجدید ناپذیر
resource file
U
فایل منبع
resource leveling
U
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
full of resource
U
باتدبیر زرنگ
full of resource
U
کاردان
resource management
U
مدیریت منبع
resource person
U
فرد مشکل گشا
resource sharing
U
اشتراک در منابع
system resource
U
وسیله سیستم
non renewable resource
U
منبع بازگشت ناپذیر
allocation
U
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocation
U
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation
U
اختصاصی
allocation
U
مقرری
allocation
U
سهمیه سهمیه دادن
allocation
U
واگذار کردن
allocation
U
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocation
U
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation
U
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation
U
تخصیص
allocation
U
تخحیص
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
production resource planning
U
برنامه ریزی منابع تولید
target allocation
U
سهمیه بندی هدف
static allocation
U
تخصیص ایستا
storage allocation
U
تخصیص انباره
storage allocation
U
تخصیص حافظه
target allocation
U
واگذاری هدف
cost allocation
U
سرشکن کردن هزینه
cost allocation
U
تخصیص هزینه
dynamic allocation
U
تخصیص پویا
allocation of resources
U
تخصیص منابع
allocation function
U
تابع تخصیص
frequency allocation
U
تعیین فرکانس
memory allocation
U
اختصاص حافظه
cost allocation
U
بخش هزینه
adaptive channel allocation
U
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
adaptive channel allocation
U
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
static storage allocation
U
تخصیص انباره ایستا
optimum allocation of resources
U
تخصیص مطلوب منابع
dynamic storage allocation
U
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
efficient allocation of resources
U
تخصیص کارای منابع
file allocation table
U
جدول تخصیص جای فایل
adaptive channel allocation
U
توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
adaptive channel allocation
U
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com